لغت نامه دهخدا
کوتیان. ( اِخ ) دهی از دهستان بلوک شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان دزفول واقع است و 500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
کوتیان. ( اِخ ) دهی از دهستان بلوک شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان دزفول واقع است و 500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
کوتیان
نام یک قوم ایرانیباستان، از هزاره سوم تا هزاره اول پیش از میلاد، از نواحی دریاچهارومیه گرفته تا بخش علیای رود دیاله مستقر بودند. کوتیان در نقاط شرقیتر و لولوبیان در نقاط غربیتر. برخی محققان کوتیان را با گوتیان مترادف دانستهاند، اما مفهوم آنان نمیتواند همسان باشد، کوتی اگر از کوت انشقاق نیافته باشد به دو بخش کو - تی قابل تجزیه است و معنی آن ممکن است رهبری مشروط با رأی جماعت باشد.
💡 نوشتههای آشوری درباره لشکرکشی آشور به ماننا به طور مجمل و بسیار مختصر صحبت میدارند و این دلیل قاطعی است بر اینکه موفقیتی کسب نکردند. اسرحدون نوشته است: من افراد کشور ماننا و کوتیان ناآرام را پراکنده کردم و لشکریان ایشپاکایا را که متحد ماننا بود و نتوانست نجاتشان دهد به نیروی سلاح مغلوب ساختم.
💡 روایات سامی که در قرآن هم متجلّی شده نام کوتیان و کوه آنان یعنی جودی را در این منطقه و حوالی آن جستجو میکردهاند. کوهی که اکنون به نام جودی نامیده میشود کمی دورتر از این منطقه و در غرب آنجا، در شمال موصل واقع شده است. این کوه اساطیری در اسطورهً بابلی اوتناپیشتیم نیسیر نامیده شده و آشوریان آن را با کوه شیخان یا کندی شیخان در جنوب پیرانشهر مطابق میدانستهاند
💡 میر ملکوتیان روشن دل پیر جبروتیان جان پیرا