کلاهی

کلاهی

کلمه «کلاهی» دو معنای اصلی دارد:

منسوب به کلاه؛ آنکه کلاه به سر گذارد: در معنای اول، کلاهی به کسی نسبت داده می‌شود که کلاه بر سر دارد. این معنا به طور کلی به پوشش سر و به خصوص به کلاه اشاره دارد که می‌تواند انواع مختلفی داشته باشد؛ از کلاه‌های ساده و روزمره گرفته تا کلاه‌های رسمی، سنتی یا خاص.

مقابل عمامه‌ای؛ آنکه عمامه به سر ندارد: معنای دوم کلاهی به عنوان صفت یا وصفی است که در مقابل عمامه‌ای قرار می‌گیرد. در فرهنگ و تاریخ ایران و برخی کشورهای اسلامی، عمامه نوعی پوشش سنتی و مذهبی است که معمولاً توسط علما، روحانیون و برخی افراد خاص به سر گذاشته می‌شود. در این معنا، کلاهی به کسی گفته می‌شود که به جای عمامه، کلاه بر سر دارد یا اصلاً عمامه به سر ندارد.

لغت نامه دهخدا

کلاهی. [ ک ُ ] ( ص نسبی ) مقابل عمامه ای. مقابل معمم. آنکه کلاه پوشد. آنکه عمامه به سر ندارد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
عمامه ای بودی کلاهی گشتی.عارف قزوینی.
کلاهی. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میناب شهرستان بندرعباس است که 2500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به کلاه آنکه کلاه بسر گذارد مقابل عمامه یی.

دانشنامه عمومی

کلاهی، روستایی در دهستان تیاب بخش تیاب شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران است.
این روستا در کنار تنگه هرمز و دریای عمان و در امتداد کوه های مکران قرار گرفته است. مردمان اولیه آن از استان سیستان و بلوچستان و شهرستان جاسک مهاجرت کرده و از آنجا به دشت جلگه میناب آمده و در آنجا سکونت نموداند با توجه به اینکه در این دشت آب و درختان نخل وجود داشته همچنین به دریا نیز نزدیک بوده در این منطقه اقامت نموده.
بندر کلاهی با جمعیت ۵٬۶۸۶ تن طبق آخرین آمار سرشماری سال ۹۵ دومین روستای هرمزگان پس از روستای برنطین رودان استان هرمزگان و جمعیت آن از ۲۲ شهر استان بیشتر است.
• منبع:فهرست شهرهای استان هرمزگان
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۵٬۶۸۶ نفر ( ۱٬۳۹۰ خانوار ) بوده است.

جمله سازی با کلاهی

دو سر هرگز نگنجد در کلاهی دو شه را جا نباشد تختگاهی
تو را جویم که سرو با قبایی تو را خواهم که ماه با کلاهی
کله کج کرده تا کی بگذری و بنگری بر ما خدا را تا به کی این کج‌کلاهی می‌توان کردن
الهی آتشی در خانهٔ مرغ چمن افتد! که شاخ گل ز سر بگذارد این صاحب‌کلاهی را
گل بی‌تکلفانه به سر می‌توان زدن انگار کن که طرف کلاهی شکسته‌ای
دریچه میترال بین دهلیز چپ و بطن چپ قرار گرفته‌است و شامل دو لت (لنگه) است. وجه نامگذاری این دریچه به خاطر شباهت آن به میتر، یعنی کلاهی است که اسقف‌های کاتولیک در مراسم خود می‌پوشند. به‌طور طبیعی لت‌های این دریچه طی انقباض بطن چپ (سیستول) به وسیله تارهای نگه‌دارنده محکم بسته نگه داشته می‌شوند.
مرا زین تن نیاید پادشاهی وزین سر شیوهٔ صاحب کلاهی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال آرزو فال آرزو فال درخت فال درخت فال ابجد فال ابجد