کلاش در زبان فارسی به معانی متنوعی اشاره دارد که بسته به زمینه به کار رفته، تفاوتهایی دارد. در یک بعد، این واژه به افرادی اشاره میکند که به نوعی فریبکار و متقلب هستند و از طریق نیرنگ و ترفند سعی در فریب دیگران و به دست آوردن سود دارند. همچنین، در معنای دیگری، کلاش میتواند به افرادی بیخانمان و ولگرد اشاره کند که در جامعه به عنوان افرادی حاشیهنشین شناخته میشوند. علاوه بر این، کلاش به گروهی از اقوام هندوایرانی ساکن در منطقه هندوکش اشاره دارد که به زبان کالاش صحبت میکنند و دارای فرهنگی منحصر به فرد و غنی هستند. این تنوع معانی نشاندهنده گوناگونی کاربرد واژه کلاش در زبان فارسی است و به خوبی تصویرگر ابعاد مختلف شخصیت و فرهنگ انسانی است.

کلاش
لغت نامه دهخدا
- کلاش گرفتن؛ کپره زدن. کپک زدن. تَکَرﱡج کره گرفتن. ( یادداشت، ایضاً ).
کلاش. [ ک َل ْ لا ] ( ص ) قلاش. ( ناظم الاطباء ). آنکه از کسان به اصرار و ابرام چیز ستاند. آنکه پول درآورد از کسان به سماجت.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به قلاش شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۱. قلاش.
۲. بیکار، ولگرد.
۳. مفتخور.
فرهنگ فارسی
عنکبوت
دانشنامه عمومی
کلاش (نان). کلاش ( انگلیسی: Kalach ) نوعی نان حلقه ای شکل سنتی در شرق اروپا است. این نان شیرین است و بسیار به نان بریوش شباهت دارد.
ویکی واژه
جمله سازی با کلاش
از فیلمهایی که وی در آن نقش داشتهاست میتوان به کلاشینکف اشاره کرد.
پیش خود گفتم این سه قلاشند شب عید آمدند و کلاشند