کرج

کرج، مرکز استان البرز در ایران، یکی از شهرهای بزرگ و مهم کشور است. این شهر در غرب تهران واقع شده و به عنوان یکی از نزدیک‌ترین شهرها به پایتخت به شمار می‌آید.

موقعیت جغرافیایی: کرج در دامنه‌های جنوبی کوه‌های البرز واقع شده و دارای آب و هوای نسبتا معتدل و کوهستانی است.

جمعیت: کرج یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای ایران است و در سال‌های اخیر به دلیل مهاجرت‌های صورت گرفته، جمعیت آن به سرعت افزایش یافته است.

اقتصاد: این شهر به دلیل نزدیکی به تهران و وجود صنایع مختلف، یکی از مراکز اقتصادی مهم کشور محسوب می‌شود. در کرج صنایع مختلفی از جمله صنایع غذایی، نساجی، و خودروسازی وجود دارد.

جاذبه‌های گردشگری: این شهر دارای جاذبه‌های طبیعی و تاریخی متعددی است، از جمله:

تالاب صالحیه: یک تالاب زیبا و مناسب برای تماشای پرندگان.
پارک جنگلی جهان‌نما: مکانی مناسب برای طبیعت‌گردی و تفریح.
آبشارها و مناطق کوهستانی: مانند آبشارهای هفت‌چشمه و کوه‌های اطراف.

لغت نامه دهخدا

کرج. [ ک َ ] ( اِ ) گوی گریبان. ( برهان ) ( آنندراج ). کَرچ. ( برهان ). گوی گریبان باشد در نسخه میرزا، اما در سامی فی الاسامی به کسر کاف و راء آن باشد که از گریبان پیرهن بیرون کنند و به عربی قواره گویند و بر این قول اعتماد بیشتر است. ( مجمعالفرس )

فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) گودی گریبان، چاک پیراهن.

فرهنگ عمید

۱. دکمه، گوی گریبان.
۲. چاک پیراهن.

فرهنگ فارسی

( کرج ابودلف ) شهری در جنوب سلطان آباد ( اراک حالیه ) و متصل بدان بوده که جزو ناحیه کزار محسوب میشده واقع در ده فرسخی مشرق بروجرد و سی فرسخی جنوب شرقی همدان.
( اسم ) ۱ - گوی گریبان. ۲ - پارچه ای که از گریبان بیرون آورند قواره. ۳ - قطعهای بریده از خربزه و هندوانه برین قاش تراشه. ۴ - تکه قطعه.
گروهی از مردم یا بازیی است و کلمه فارسی است.

جملاتی از کلمه کرج

بود نهرالمعلی این را باب زن ز کرج آب دجله گشت حجاب
خطهٔ ری به پس پشت نهادیم و شدیم از فضای کرج و ساحت قزوین برتر
متاع کرج نخیزد ز رشته تُنُکت قماش هند نخیزد ز تربت بغداد