ژیر

لغت نامه دهخدا

ژیر. ( اِ ) بمعنی آژیر است که آبگیر و تالاب و گوی باشد که آب باران و غیره در آن جمع شود. ( برهان ). حوض. ژی. آبدان. شَمَر. آبگیر. برکه. غدیر. اوشال.

فرهنگ معین

(اِ. ) آبگیر.

فرهنگ عمید

۱. آبگیر، تالاب.
۲. استخر.

فرهنگ فارسی

ژی آبگیر آبدان.

جمله سازی با ژیر

گویی ای اسم تو باری گویی ای فعل تو بار گویی ای مهرت سهناگویی ای لطفت هژیر
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال هرکولس و باشگاه فوتبال ژیرونا اشاره کرد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال ژیرونا و باشگاه ورزشی تنریف اشاره کرد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال ژیرونا اشاره کرد.
خمیده گشت و سست شد آن قامت چو سرو بی‌نور ماند و زشت شد آن صورت هژیر
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده است می‌توان به ویارئال، منچستر سیتی و ژیرونا اشاره کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تسخیر یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز