ژاندارمری به معنای نیروی انتظامی یا پلیس است که وظیفه حفظ امنیت و نظم عمومی را در مناطق خاصی مانند روستاها و راه های خارج شهر بر عهده دارد. این نیروها بهویژه در کشورهایی که دارای ساختارهای امنیتی خاص هستند، بهعنوان بخشی از سیستم انتظامی عمل میکنند. ژاندارمری مسئولیتهایی مانند کنترل ترافیک، جلوگیری از جرم و جنایت، و پاسخ به حوادث اضطراری را دارد. این نیروها میتوانند در مناطق روستایی و دورافتاده فعالیت کنند و بهعنوان پلیس محلی عمل کنند. در برخی کشورها، ژاندارمری بهعنوان یک نهاد مستقل از پلیس شهری یا ملی تعریف میشود و ممکن است تحت نظارت وزارت دفاع یا وزارت کشور قرار گیرد.
ژاندارمری
لغت نامه دهخدا
ژاندارمری. [ م ِ ] ( فرانسوی، اِ ) کلمه ای است فرانسوی که در زبان فارسی اخیر بمعنی اداره امور وظایف ژاندارمها بکار میرود.
فرهنگ معین
(مِ ) [ فر. ] (اِمر. ) اداره ای که مأمور حفظ و تأمین راه ها و امنیت خارج از شهرها است.
فرهنگ عمید
اداره ای که عهده دار حفظ نظم و آرامش و اجرای قوانین و مقررات در روستاها و راه های خارج شهر است، ادارۀ امنیه.
فرهنگ فارسی
ادارهای که عهده دارنظم و آرامش درخارج شهراست
جمله سازی با ژاندارمری
💡 محمدتقی پسیان (۱۲۷۰ – ۱۱ مهر ۱۳۰۰) معروف به کلنل محمدتقیخان پسیان از نظامیان اواخر دورهٔ قاجار و فردی با احساسات قوی ملیگرایانه بود که از ابتدای تشکیل ژاندارمری ایران تا ۹ سال بعد در این نهاد خدمت کرد. او در سال ۱۳۰۰ پس از شورش علیه دولت مرکزی به نخستوزیری احمد قوامالسلطنه، در جریان درگیری با عشایر کرد کرمانج در قوچان کشته شد.