چوپان، فردی است که به طور حرفهای در زمینه تغذیه، نگهداری و بهرهبرداری از فرآوردههای دامهای اهلی کوچک فعالیت میکند و تحت شرایط خاصی به استخدام صاحب یا صاحبان دامها درمیآید. در متون دینی و فقهی، به مناسبتهای مختلفی از جمله صلات، حج، اجاره، ضمان و حدود به این موضوع پرداخته شده است. معنای این واژه در ایران با معنای آن در سرزمینهای عربی متفاوت است. در ایران، چوپان مسئول نگهداری و مراقبت از گله احشام کوچک است، در حالی که نظارت بر گله احشام بزرگ به عهده گاوبان، گالش یا رمهبان است. اما در میان عربها، واژه راعی به طور مشترک برای نگهداری از احشام کوچک و بزرگ استفاده میشود. یکی از قدیمیترین حرفهها به شمار میآید. در داستانهای آفرینش، یکی از فرزندان آدم با این عنوان و دیگری به عنوان کشاورز معرفی شده است. در متون دینی نیز به چوپانی انبیا اشاره شده که از میان آنها، شبانی حضرت موسی و داوود علیهم االسلام به وضوح بیشتر دیده میشود. در میان بنیاسرائیل، مقام رهبری شبانان از جایگاههای مهم و باارزش به حساب میآمد و بسیاری از پیشینیان عبرانی به این حرفه مشغول بودند. همچنین، حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم نیز به شبانی پرداخته و فرمودهاند: کدام پیامبری است که چوپانی نکرده باشد؟

چوپان
لغت نامه دهخدا
چوپان. ( ص، اِ ) همریشه شبان در پهلوی شوپان در جغتایی کوپان ( با واو مجهول ) و چوبان ( با واو مجهول و باء ). ( حواشی برهان چ معین ). نگهبان گوسفندان و گاوان. کسی که نگاهبان گوسفندان است. نامهای دیگرش گله بان و شبان است. مؤلف سراج اللغات احتمال غالب به ترکی بودن این کلمه داده لیکن در فارسی بودن آن شک نیست چه چوپان و شبان از یک ریشه است. «پان » و«بان » بمعنی نگاه دارنده است و «چ « »ش » مبدل هم هستند. در اوستا «پسو» بمعنی حیوانات اهلی است. در سنسکریت «پشو» بهمان معنی است. پس اصل لفظ بمعنی نگاهدارنده حیوانات اهلی است و در پهلوی این کلمه شپان است.( فرهنگ نظام ). گله بان. ( غیاث اللغات ). شپان گوسفندان. ( شرفنامه منیری ). چوپان و شپان و گله دار. ( ناظم الاطباء ). چپان. شبان. گله بان. رمه یار و رمه بان. پاده بان. گوسفندچران. راعی. بمعنی حارس و حافظ است. ( یادداشت مؤلف ). نگهبان گله گوسفند و گاو
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) نگهبان گل. گوسفند و گاو شبان رمه بان.
از امرای زمان سلطنت سلطان ابوسعید از قبیل. قراوتاش ٠
دانشنامه عمومی
چوپان هم ریشه با واژهٔ شبان است. در زبان فارسی میانه شوپان بوده و به معنی نگهبان گاوان و گوسپندان است.
ویکی واژه
همریشه شبان در پهلوی شوپان