پوخ

پوخ در زبان ترکی به معنای سرگین یا مدفوع است و به طور خاص به فضولات انسانی یا حیوانی اشاره دارد. این واژه در مکالمات غیررسمی و محاوره‌ای به کار می‌رود و ممکن است در برخی از جملات به عنوان استعاره یا در توصیف وضعیت‌های ناخوشایند استفاده شود. همچنین، در فرهنگ عامه، این واژه می‌تواند بار معنایی منفی داشته باشد و به عنوان توهین یا تمسخر نیز به کار رود.

لغت نامه دهخدا

پوخ. [ ] ( ترکی، اِ ) سرگین آدمی و لفظ ترکی است. ( غیاث ). || بیهوده. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) سرگین د آدمی.

جملاتی از کلمه پوخ

خیاط آنچنان ناوکی در سپوخت که ده روی از جامه درهم بدوخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم