پهناوری

لغت نامه دهخدا

پهناوری. [ پ َ وَ ] ( حامص مرکب ) صفت پهناور. حالت و چگونگی پهناور. پهنی.

فرهنگ عمید

پهناور بودن، حالت و چگونگی پهناور، پهنی.

فرهنگ فارسی

حالت و کیفیت پهناور پهنی.

جمله سازی با پهناوری

💡 دریای مدحت توزپهناوری که هست در وی شناوران سخن راگذار نیست

💡 برد سی و پنج سال اندر کتاب خویش رنج ماند با رنجی چنان‌، گنجی بدین پهناوری

💡 پادشاه شرع و ملت خواجه درگاه و دین کاسمان را نیست در پهلوی او پهناوری

💡 خون شدم دل و اندر آن هر قطره از پهناوری قلزمی صد مرد بالا کمترین ژرفای او

💡 از پی آرام دل چون قطره خود را جمع ساز شورش دریاست آری در خور پهناوری

اوشاخ یعنی چه؟
اوشاخ یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز