پر شور

واژه‌ی مرکب پُرشور به صورت صفت برای توصیف کسی یا چیزی به کار می‌رود که دارای حرارت، انرژی و حرکت قابل‌توجهی است. این ترکیب از دو جزء «پر» به معنای آکنده و سرشار، و «شور» به معنای حرارت، هیجان و عشق تشکیل شده و در مجموع بر فراوانیِ انرژی و تحرک دلالت دارد. عبارت اصطلاحی سری پرشور داشتن یا کله‌ی پرشور داشتن نیز در زبان فارسی رواج دارد و اشاره به فردی دارد که سرشار از حرارت، نشاط و جنب‌و‌جوش است. این اصطلاح غالباً برای توصیف اشخاص پرانرژی، مشتاق و پرتحرکی به کار می‌رود که در رفتار و کردار خود هیجان و پویاییِ فراوان از خود نشان می‌دهند. به‌طور کلی، این واژه و عبارت مرتبط با آن، در بافت‌های مختلف زبانی اعم از ادبی، روزمره و یا حتی توصیف‌های اجتماعی برای انتقالِ مفهومِ سرزندگی و فعالیتِ چشمگیر به‌کار گرفته می‌شود و بر اهمیتِ شور و پویایی به عنوان ویژگی‌های مثبت در فرد یا جمع دلالت می‌کند.

لغت نامه دهخدا

پرشور. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) پرحرارت و حرکت.
- سری پرشور داشتن، کله پرشور داشتن؛ سری پرحرارت و جنب و جوش داشتن.
پرشور. [ پ َ ش َ ]( اِخ ) ناحیتی از نواحی هند به سمت غربی آب سند و علی التقریب به ده فرسنگی آن و آن بعهد غزنویان در جزو ولایات ایشان بود. رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب حاشیه ٔص 336 - 545-675 و ترجمه تاریخ یمینی ص 201 شود.

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) پرحرارت.

فرهنگ عمید

۱. پرآشوب، پرغوغا.
۲. کسی که شوق و هیجان بسیار دارد، پرحرارت.

فرهنگ فارسی

پر آشوب، پرغوغا، پرحرارت، کسی که هیجان زیاددارد
ناحیتی است از نواحی هند
( صفت ) پر حرارت. یاسری پر شور داشتن. کله ای پر حرارت داشتن. یا نطق پرشور. که حرارت و گرمی داشته باشد که تند و آتشین باشد.

دانشنامه عمومی

latitudeپرشورlongitudeپرشورWebsiteپرشور
پرشور ( به انگلیسی: Pershore ) یک منطقهٔ مسکونی در انگلستان است که در میدلند غربی واقع شده است.
پرشور ۷٬۱۲۵ نفر جمعیت دارد.

ویکی واژه

appassionato

جمله سازی با پر شور

چو شه بیدار شد از خواب نوشین دلش پر شور شد از خواب دوشین
چرخ پرکین، دهر پر شور، هرگز ندارد جز دو رنگی و رسم نفاقی