پذیرنده

پذیرنده

پذیرنده به اتم‌هایی اطلاق می‌شود که با افزودن آن‌ها به نیمه‌رسانا، نوعی نیمه‌رسانای مثبت ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، زمانی که ناخالصی‌هایی از گروه سوم مانند بور، آلومینیوم، ایندیوم یا گالیم به سیلیکون افزوده می‌شوند، این ناخالصی‌ها در ساختار کریستالی سیلیکون جای می‌گیرند. این اتم‌ها که هر کدام سه الکترون در لایه آخر خود دارند، می‌توانند با سه اتم همسایه سیلیکون پیوند برقرار کنند. اما چون سیلیکون چهار الکترون برای پیوند دارد، یکی از الکترون‌های اتم سیلیکون همسایه به سمت اتم ناخالصی حرکت می‌کند تا با الکترون چهارمش پیوندی تشکیل دهد. این جدایی الکترون از اتم همسایه موجب ایجاد یک حفره الکترونی با بار مثبت می‌شود. برای حفظ تعادل بار الکتریکی در ساختار، یک الکترون دیگر از اتم همسایه جدا می‌شود تا این حفره را پر کند. این فرآیند باعث می‌شود که حفره‌های بیشتری در ساختار به وجود آیند و به همین دلیل می‌توان تصور کرد که این حفره‌ها در حال حرکت هستند و به عنوان حامل بار الکتریکی مثبت عمل می‌کنند. به این ترتیب، وجود این حفره‌ها به ویژه در خصوص کاربردهای الکترونیکی نیمه‌رساناها بسیار حائز اهمیت است.

لغت نامه دهخدا

پذیرنده. [ پ َ رَ دَ / دِ ] ( نف ) قابل. قبول کننده

فرهنگ عمید

قبول کننده.

فرهنگ فارسی

( اسم. پذیرفتن ) ۱- قبول کننده قابل مستعد. ۲- پیشباز کننده استقبال کننده. یا پذیرند. پند. نیوشند. پند پند پذیر.

فرهنگستان زبان و ادب

{acceptor} [شیمی] ویژگی گونه ای شیمیایی که زوج الکترون می گیرد
{compliant} [روان شناسی] ویژگی فردی که دارای پذیرندگی است
{thematic} [زبان شناسی] مربوط به نقش معنایی موضوع ها در جمله
{theme} [زبان شناسی] در دستور زایشی، یکی از نقش ها یا حالت های معنایی گروه های اسمی که نشان دهندۀ کنش یا وضعیت یا تملک پذیری آن گروه اسمی در جمله است

دانشنامه آزاد فارسی

پَذیرَنْدِه (receptor)
در زیست شناسی، نواحی متمایزی از غشاهای یاخته ای یا نواحی درون سلول با انتقال دهنده های عصبی، هورمون ها، و داروها برهم کنش دارند. این برهم کنش ها فعالیت های بدن را کنترل می کنند. مثلاً آدرنالین تکانه های عصبی را به گیرنده های دستگاه عصبی سمپاتیک انتقال می دهد و در نتیجه، این دستگاه پاسخ ویژه ای به هیجان و ترس می دهد. انواع دیگر پذیرنده ها، مانند پذیرندۀ حس درونی، در ماهیچه ها، زردپی ها، و مفصل ها قرار دارند و اطلاعات مرتبط با موقعیت بدن و انقباض ماهیچه ها را به مغز می رسانند.

جملاتی از کلمه پذیرنده

اگرچه می توان از جبران برای افزایش یا کاهش تعداد دهنده ها یا پذیرنده ها استفاده کرد، تحرک الکترون و حفره همیشه با جبران کاهش می یابد زیرا تحرک تحت تأثیر مجموع یون های دهنده و گیرنده قرار می گیرد.
الهی از آرندهٔ غم پشیمانی در دلهای آشنایان و ای افگنده سُوز در دل تایبان ای پذیرندهٔ گناهکاران و معترفان ف کسی باز نیامد تا باز نیاوردی و کسی راه نیافت تا دست نگرفتی، دستگیر که چون تو دستگیر نیست دریاب که جُز تو پناه نیست و پرسش ما را جُز تو جواب نیست و درد ما را جُز تو دوا نیست و از این غم جُز تو ما را راحت نیست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم