کلمه پابرجا در زبان فارسی به مفهومی عمیق و معنادار اشاره دارد که از آن میتوان به عنوان نماد ثبات و استواری یاد کرد. این واژه به حالتی اطلاق میشود که در آن یک عنصر یا فرد در موقعیتی مشخص و محکم قرار دارد و در برابر تغییرات و ناملایمات محیطی از خود مقاومت نشان میدهد. به عبارت دیگر، به وضوح بیانگر قدرت و استحکام در برابر چالشها و دشواریهاست. این مفهوم نه تنها در زندگی فردی و اجتماعی بلکه در جنبههای مختلف زندگی از جمله روابط انسانی، کار گروهی، و حتی در حوزههای اقتصادی و فرهنگی نیز به کار میرود. به عنوان مثال، افرادی که دارای روحیهای پابرجا هستند، به راحتی تحت تأثیر ناملایمات قرار نمیگیرند و قادرند بر سختیها غلبه کنند. همچنین، نهادها و سازمانهایی که بر پایه اصول و ارزشهای پابرجا بنا شدهاند، توانایی بیشتری در مواجهه با بحرانها و تحولات دارند. بنابراین، این مفهوم به عنوان یک ویژگی مثبت و ارزشمند شناخته میشود که نه تنها به فرد یا گروه خاصی تعلق دارد، بلکه میتواند به عنوان یک اصل اساسی در تمام جنبههای زندگی مورد توجه قرار گیرد. در نهایت، زندگی با اصول و ویژگیهای پابرجا میتواند منجر به دستیابی به موفقیتهای پایدار و رضایتمندی عمیقتر گردد.
پابرجا
لغت نامه دهخدا
چرا چو لاله نشکفته سرفکنده نه ای
که آسمان ز سرافکندگیست پابرجا.خاقانی.دل چو پرگار به هر سو دورانی میکرد
وندر آن دایره سرگشته پابرجا بود.حافظ.|| دائم. همیشه.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* پابرجا بودن: (مصدر لازم ) پایدار و استوار بودن.
* پابرجا کردن: (مصدر متعدی ) استوار ساختن، پایدار کردن.
فرهنگ فارسی
ثابت ثابت قدم
( صفت ) ۱ - ثابتاستوار. ۲ - دایمهمیشه. یا پا بر جا بودن. ۱ - ثابت بودن استوار بودن. ۲ - دایم بودن همیشه بودن.
ویکی واژه
دایم، همیشه.
جمله سازی با پابرجا
پابرجا باش و سر مگردان از عشق کآنجا نخرند عاشق هر جایی
عکس در آیینه تصویر پابرجا بود نیست از معشوق هرگز دیده حیران تهی
ز شوخی در میان حلقه خط نقطه خالش چو مرکز گرچه پابرجاست سیارست پنداری