ولیکن

ولیکن در زبان فارسی به معنای اما یا ولی است. این واژه برای بیان تضاد یا تغییر در موضوعی که قبلاً ذکر شده، استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، ولیکن برای نشان دادن یک نکته مخالف یا یک قید در جمله به کار می‌رود.

به عنوان مثال: “او بسیار باهوش است، ولیکن گاهی اوقات بی‌احتیاطی می‌کند.” در این جمله، ولیکن نشان‌دهنده تضاد بین دو بخش جمله است.

لغت نامه دهخدا

ولیکن. [ وَ ک ِ ] ( حرف ربط ) اماله ولکن ( عربی ) به واو عطف است که افاده معنی استدراک می کند. برخی فارسیان را که در لغت عرب چندان تعمق نیست واو مذکور را جزو کلمه پنداشته گاهی واوی دیگر بر آن نیز می افزایند. ( از آنندراج ). استثنا را رساند. ولی. اما. ولیکن از ولکن عربی ممال شده و بنابراین کاف آن مکسور است نه مفتوح. اماله از ولکن عربی است. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز )

فرهنگ معین

(وَ لِ کَ ) [ ع. ] (حر رب. ) ۱ - استثناء را رساند، ولی، اما. ۲ - از این جهت.

فرهنگ فارسی

ولی ولیک

ویکی واژه

استثناء را رساند، ولی، اما.
از این جهت.

جملاتی از کلمه ولیکن

فصل ۲۵ کتاب لاویان به کسانی که شمیتا را رعایت کنند وعده محصول زیاد می‌دهد و رعایت آن را آزمایش قوم یهود میداند. ولیکن به نظر می‌رسد که در تاریخ یهود این روز به‌طور کلی رعایت نمیشده‌است.
سیمون ترنت یک کودک دو ساله بود که گم شد و جسد او پیدا شد. پدر او ادعا کرد که او توسط یهودیان دزدیده شده و به قتل رسیده است. ۱۵ یهودی به مرگ محکوم شدند. سیمون به عنوان یک سنت شناخته شد و توسط پاپ سیکستوس پنجم در سال ۱۵۸۸ کانونیزه شد؛ ولیکن بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر رویه کلیسای کاتولیک نسبت به یهودیان در سال ۱۹۶۵ میلادی پاپ پل ششم او را از مقام سنت خلع کرد.
شخصیت او بسیار کاریزماتیک بود و او نام خدا را بسیار در انظار عمومی بر زبان می‌آورد با اینکه این کار ممنوع بود. در این زمان به نظر می‌آمد که کابالا قهرمان خود را یافته‌است؛ ولیکن این دوران بعد از اینکه زوی تصمیم گرفت در سن چهل سالگی تحت فشار سلطان عثمانی به اسلام بگرود پایان یافت؛ ولیکن بعضی پیروان او که مایل نبودند او را ترک کنند همراه او به اسلام گرویدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم