والاتبار
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
جمله سازی با والاتبار
هر دو والاتبار و صاحبقدر هر دو عالیمقام و محتشمند
مانا شنیده ای که پیمبر بروز خم اینکار با پسر عم والاتبار کرد
چو بشنید کان شاه والاتبار یکی گوشه بگزیده در نوبهار
کآمد از خرگه برون خورشیدوار نوجوان شهزاده ی والاتبار
گوشه گیرد عقل و گرید زار زار بهر آن شهزاده ی والاتبار