ناممهور

لغت نامه دهخدا

ناممهور. [ م َم ْ ] ( ص مرکب ) مهرناشده. مقابل ممهور. رجوع به ممهور شود.

فرهنگ فارسی

مقابل مهمور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
محتمل
محتمل
موزون
موزون
فال امروز
فال امروز