هویدا

هویدا (پسر) به معنای روشن و نمایان است. این واژه می‌تواند به معانی مختلفی چون شفافیت و وضوح نیز اشاره داشته باشد. در واقع، هویدا به چیزی اطلاق می‌شود که به خوبی قابل مشاهده و درک است. این نام به نوعی نماد خوبی و روشنی است و به وضوح یک ویژگی مثبت را القا می‌کند. در ادبیات فارسی، مفاهیم مشابهی وجود دارد که نمایانگر زیبایی، روشنی و شفافیت هستند. از این رو، استفاده از این نام می‌تواند بیانگر امید و روشنایی در زندگی فرد باشد. هویدا نه تنها نشان‌دهنده وجود یک شخص است، بلکه می‌تواند به کیفیت‌های مثبت و دلنشینی که در او وجود دارد، نیز اشاره کند.

لغت نامه دهخدا

هویدا. [ هَُ وَ / وِ ] ( ص ) آشکار. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). آشکارا. ظاهر. ( برهان ). پیدا. ( انجمن آرا ). روشن. ( برهان ). سخت پیدا. ( حاشیه فرهنگ اسدی ). نمایان. مبین. ( حاشیه فرهنگ اسدی ). بَیِّن. یعنی در نهایت ظهور. ( برهان ):
درشتی دل شاه و نرمی دلش
ندانی هویدا کند حاصلش.عنصری ( از فرهنگ اسدی ).- هویدا بودن؛ آشکار بودن. ظاهر و واضح بودن:
روی نهاده ست کار شاه به بالا
دیده ما روشن است و کار هویدا.منوچهری.ز پیدایی هویدا در هویداست
ز پنهانی نهان اندر نهان است.؟- هویدا شدن؛ آشکار شدن. ظاهر و نمایان و واضح گردیدن:
بسی پرسیده شد پنهان و پیدا
نمیشد سرّآن صورت هویدا.نظامی.عیب پاکان زود بر مردم هویدا میشود
در میان شیر خالص موی رسوا میشود.صائب.- هویدا کردن؛ واضح کردن. آشکار و نمایان کردن:
در دل هر قطره نوحی دست و پا گم کرده است
از کدامی چشمه این طوفان هویدا کرد عشق.محمدابراهیم قاری ( از آنندراج ).- هویدا گردیدن؛ آشکار شدن:
از ته سبزه خط همچو مه از ابر تنک
رفتن حسن به تعجیل هویدا گردد.صائب ( از آنندراج ).- هویداسخن؛ فصیح. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ معین

(هُ وَ ) (ص. ) ۱ - آشکار، پیدا. ۲ - روشن.

فرهنگ عمید

پیدا، آشکار، ظاهر، واضح و روشن.
* هویدا شدن: (مصدر لازم ) ظاهر شدن، آشکار شدن.

فرهنگ فارسی

پیدا، آشکار، ظاهر، واضح وروشن، هویداشدن: آشکار
( صفت ) ۱- آشکار ظاهر. ۲- روشن.

فرهنگ اسم ها

اسم: هویدا (پسر) (فارسی) (تلفظ: hoveydā) (فارسی: هويدا) (انگلیسی: hoveyda)
معنی: روشن، آشکار، نمایان، خوب پیدا

ویکی واژه

آشکار، پیدا.
روشن.

جمله سازی با هویدا

ز سر تا پای اندر عین کل لاست حقیقت او ز دید کل هویداست
شد گنج نهان ما هویدا گنجی که از اوست عین اشیا