هره

کلمه هره در زبان فارسی معانی متفاوتی دارد که شامل مفاهیم جسمانی، حیوانی و گیاهی می‌شود:

سوراخ مقعد: در زبان فارسی، هره به معنای سوراخ کون یا مقعد است. این واژه به طور خاص به نشیمنگاه یا ناحیه‌ای که در آن عمل دفع صورت می‌گیرد، اشاره دارد. این اصطلاح عمدتاً در زبان عامیانه به کار می‌رود و بار معنایی خاصی دارد.

گربه ماده: در برخی از مناطق و گویش‌ها، واژه هره به گربه ماده اشاره دارد. این اصطلاح در فرهنگ‌های محلی و در بین افرادی که به پرورش یا نگهداری از گربه‌ها می‌پردازند، به کار می‌رود.

نوعی گیاه سمی: هره همچنین به عنوان نام یک گیاه سمی شناخته می‌شود که در مزارع جو و گندم رشد می‌کند. این گیاه دارای غوزه‌ای شبیه به غوزه خشخاش است و می‌تواند برای انسان و حیوانات مضر باشد.

لغت نامه دهخدا

هره. [ هَُرْ رَ ] ( اِ ) سوراخ کون. ( برهان ). مقعد و نشستنگاه. ( برهان ). کون باشد. ( اسدی ):
کوهش بسان هره درآورده سر بهم
دشتش بسان شله نهاده زهار باز.روحی ولوالجی.مرا که سال به هفتاد و شش رسیدو رمید
دلم ز شله صابوته وز هره تاز.قریع.هره نرم پیش من بنهاد
هم بسان یکی تل مسکه.حکاک.کنم من هره را جلوه، نکوهم شله را زیرا
که هره درخور جلوه ست و شله درخور جله.عسجدی.|| گیاهی است که در میان گندم وجو روید و غوزه ای دارد کنگره دار مانند غوزه خشخاش و در اندرون آن چند دانه می باشد. ( برهان ). هربنگ. رجوع به هربنگ شود.

فرهنگ معین

(هِ رِّ ) [ ع. هرة ] (اِ. ) گربة ماده. ج. هرر.
(هُ رُِ ) (اِ. ) مقعد، سوراخ مقعد.

فرهنگ عمید

مقعد.
گیاهی سمی که در کشتزار جو و گندم می روید و غوزه ای شبیه غوزۀ خشخاش دارد.
گربۀ ماده.

فرهنگ فارسی

(اسم ) هر هربنک.
مونث هر گربه ماده

دانشنامه عمومی

هره ( به آلمانی: Heere ) یک شهر در آلمان است که در Wolfenbüttel واقع شده است. هره ۱٬۲۰۵ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

هِرِّه
آجری که از درازا، به صورت عمودی در نما به کار رفته باشد. هِره چینی ـ چیدن آجرها به شکل هره ـ بیشتر در لبۀ بالایی دیوار، مجاور سقف، بالای در و پنجره و برخی پله ها به کار می رود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال راز فال راز فال رابطه فال رابطه فال تاروت فال تاروت