نیک پی. [ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) خجسته پی. خوش قدم. باسعادت. مسعود. میمون. بامیمنت. ( ناظم الاطباء ). مبارک قدم. فرخ پی. فرخنده پی:
زن پاک تن پاک فرزند زاد
یکی نیک پی پور فرخ نژاد.فردوسی.ز گفتار او شاد شد شهریار
ورا نیک پی خواند و به روزگار.فردوسی.نگر تا نداری به بازی جهان
نه برگردی از نیک پی همرهان.فردوسی.من مبارک زبان و نیک پیم
همچنین باد و همچنین آمین.مسعودسعد.یک حکایت گوش کن ای نیک پی
مسجدی بد بر کنار شهرری.مولوی.به مجنون کسی گفت کای نیک پی
چه بودت که دیگر نیائی به حی.سعدی.چون نگردد سیر در میدان جانبازان عشق
نیست خضر نیک پی گر شرمسار زندگی.صائب ( آنندراج ).
(پَ ) (ص مر. ) خجسته پی، خوش - قدم.
= خوش قدم
( صفت ) خجسته یی خوش مسعود میمون: ((مقبل ترین و نیک پی در برج زهره کیست ? نی - زیرا نهد لب بر لبت تا از تو آموزد نوا. ) ) ( دیوان کبیر۹: ۱ )
اسم: نیک پی (پسر) (فارسی) (تلفظ: n.-pey) (فارسی: نيکپي) (انگلیسی: nik-pey)
معنی: با سعادت، مبارک قدم، ( در قدیم ) خوشقدم، خجسته پی
نیک پی (زنجان). نیک پی ( زنجان )، شهری از توابع بخش زنجانرود شهرستان زنجان در استان زنجان ایران است و مرکز بخش زنجانرود شهرستان زنجان است. نیک پی در سال ۱۳۹۰ رسماً از روستا به شهر تبدیل شد. نیک پی به دلیل دو رودخانه ای که از میان او می گذرد جز۶ اولین سکونت گاه های تاریخی استان زنجان می باشد و از دیرباز مورد توجه شاهان بخصوص شاهان صفوی می بوده است.
این شهر براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1390، دارای جمعیت ۴۷۴ نفری ( ۱۱۹خانوار ) بوده است؛ که با این حساب، این شهر جزو ۱۰ شهر دارای کمتر از ۱۰۰۰ نفر جمعیت در ایران است.
خجسته پی، خوش - قدم.
💡 پس آگاهی آمد به کاووس کی از آن پهلوان زادهٔ نیک پی
💡 چون به من آورد پیک نیک پی خواند او را فصل فصل و باب باب
💡 کنی با او به فال نیک پیوند بدان پیوند باشی شاد و خرسند
💡 چه نیکبخت سیاهست خال هندویت که نیک پی بلب آن زندگانی برد
💡 یکی بد کند نیک پیش آیدش جهان بندهٔ بخت خویش آیدش