نشتی

کلمه نشت در زبان فارسی به معنای ریزش مایعات از یک نقطه به نقطه دیگر به کار می‌رود. این واژه به طور صحیح نوشته می‌شود و استفاده درست از حروف و علائم نگارشی در آن حائز اهمیت است. معمولاً به عنوان اسم و در قالب مفرد به کار می‌رود، چراکه به موارد غیرقابل شمارش مربوط می‌شود. در جملات مختلف می‌توان معانی گوناگونی از آن استخراج کرد. همچنین مهندسین در حال بررسی منبع نشتی هستند. این واژه به ویژه در زمینه‌های فنی، ایمنی و مسائل زیست‌محیطی کاربرد دارد و لذا توجه به محتوای متن در استفاده از آن ضروری است. می‌توان قیدهای زمانی و مکانی را برای توصیف نشتی به کار برد. برای نمونه، می‌توان گفت نشتی در ساعت ۲ بعد از ظهر اتفاق افتاد و یا نشتی در زیرزمین منزل مشاهده شد.

لغت نامه دهخدا

نشتی. [ ن ِ ] ( حامص ) ( از: نشت + ی حاصل مصدر، اسم معنی ). ( حاشیه برهان قاطع ). به معنی خوشی و نیکی باشد، چه نشت به معنی خوش و نیک است. ( برهان قاطع ).خوشی. نیکی. ( ناظم الاطباء ). || ( فعل ) به معنی: چونی ؟ و چه حال داری ؟ هم هست. ( برهان قاطع ).
نشتی. [ ن َ ] ( حامص ) سستی. زبونی. ناتوانی. بی استواری. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نشت شود. || ( ص نسبی ) که نشت کرده باشد. مایعی که از ظرفش نفوذ کرده و تراویده باشد: روغن نشتی.

فرهنگ فارسی

سستی. زبونی. ناتوانی. بی استواری. یا که نشت کرده باشد. مایعی که از ظرفش نفوذ کرده و تراویده باشد: روغن نشتی.

جملاتی از کلمه نشتی

عاشق اگرت ره به حرم نیست مخور غم معشوق تو با تست برو ور به کنشتی
در دور تو عقل کل کنشتی گردد حسن ابدی شهره بزشتی گردد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم