واژهی نشان در متون کهن فارسی بهصورت [ ن ِ ن َ / ن ِ ] ثبت شده و در لغتنامهی ناظمالاطباء بهعنوان معادل علامت تعریف شده است. در ترجمانالقرآن نیز این واژه بهعنوان معادل آیت به کار رفته که بر دامنهی معنایی آن در حیطهی مفاهیم وحیانی و نمادین میافزاید. این واژه در گسترهی زبانی فارسی، علاوه بر کاربردهای عمومی، در متون ادبی و عرفانی نیز جایگاهی ویژه دارد.
در کاربردهای امروزی، نشان علاوه بر معنای کلاسیک خود بهعنوان نمودار، دلیل، اماره و امارت به کار میرود و بیانگر دلیلی عینی یا نمادی برای اثبات وجود چیزی یا اشاره به مفهومی ورای ظاهر است. این واژه در ترکیباتی چون نشانهشناسی، نشان تجاری و نشان افتخار نیز حضور پررنگی دارد که بر غنای معنایی آن در حوزههای گوناگون از جمله هنر، جامعهشناسی و حقوق میافزاید. با توجه به سابقهی تاریخی و دامنهی معنایی گستردهی این واژه، میتوان آن را از جمله کلیدواژههای فرهنگی و زبانی فارسی به شمار آورد که پیوندی ناگسستنی با مفاهیم نمادین، دینی و اجتماعی در تمدن ایرانی اسلامی دارد. کاربرد دقیق و مناسب این واژه در متون رسمی و علمی، نیازمند توجه به همین ابعاد چندگانه و ظرافتهای معنایی آن است.