واژهای است پارسی که دامنهای گسترده از مفاهیم ارزشمند اخلاقی و رفتاری را در بر میگیرد. در نگاهی کلی، این واژه نمایانگر پاکی و پاکیزگی در وجود آدمی است؛ اما این پاکی تنها به ظاهر و تن محدود نمیشود و طهارت باطن و صفای دل را نیز شامل میگردد. از این رو، فرد با نزاکت، انسانی است وارسته که وجودش از آلودگیهای رذیلتهای اخلاقی مبرّا است.
در بعدی دیگر، نزاکت بهصورت ویژهتر بر ادب و تربیتِ نیکو دلالت دارد. این خصیصه، نمود بیرونیِ همان پاکی درونی در قالب رفتار و گفتار است. شخص بانزاکت، با خویِ خوش و منشی آراسته، حقوق همنوعان خود را رعایت میکند و همواره کلامی سنجیده و رفتاری پسندیده از خود بروز میدهد. چنین فردی با رعایت احترام متقابل و دوری از گستاخی، زمینهساز ایجاد روابطی سالم و محترمانه در جامعه میشود.
در نهایت، میتوان نزاکت را تجلّی کاملِ خوشاخلاقی و رفتارپسندیده در عرصههای گوناگون زندگی دانست. این ویژگی، تنها یک تظاهر اجتماعی نیست، بلکه برآمده از عمق باورها و تربیت فرد است که در تعاملات روزمره، از برخوردهای ساده گرفته تا موقعیتهای دشوار، خود را نشان میدهد. پرورش این فضیلت، نهتنها آرامش و اعتبار برای شخص به ارمغان میآورد، که در نهایت به ارتقای سطح فرهنگ عمومی و استحکام پیوندهای اجتماعی میانجامد.