نریمان

اسم پسرانه نریمان یک نام تاریخی و فرهنگی با معانی عمیق و مثبتی است:

معانی اصلی

نر منش: نریمان به معنای نر منش یا مرد سرشت است. این معنی نشان‌دهنده‌ی ویژگی‌های مردانگی، شجاعت و دلیر بودن فرد است.

دلیر و پهلوان: این نام همچنین به دلیر و پهلوان اشاره دارد، که می‌تواند به صفات شجاعت، قدرت و توانایی در نبرد و دفاع از حق و عدالت اشاره کند.

شخصیت‌ تاریخی

نریمان یکی از شخصیت‌های برجسته در شاهنامه فردوسی است. او پدر سام و جد رستم پهلوان، یکی از قهرمانان بزرگ و معروف شاهنامه است. این ارتباط با شاهنامه به این نام اعتبار و ارزش فرهنگی بالایی می‌بخشد و نشان‌دهنده‌ی پیوند عمیق این نام با تاریخ و ادب فارسی است.

نکات فرهنگی

انتخاب نام نریمان می‌تواند به عنوان نمادی از شجاعت و مردانگی در فرهنگ ایرانی مورد توجه قرار گیرد. این نام می‌تواند الهام‌بخش برای فردی باشد که به دنبال فضایل اخلاقی و قهرمانی در زندگی خود است.

لغت نامه دهخدا

نریمان. [ ن َ ] ( اِخ ) در اوستا: نئیره منه، مرکب از دو جزو: نئیره به معنی نر، فحل + منه ( = مناو ) از ریشه من ( اندیشیدن )؛ جمعاً یعنی نرمنش، مردسرشت. در گزارش پهلوی این کلمه را به مرت منیشن ترجمه کرده اند و به تعبیر دیگر دلیر و پهلوان. این کلمه در اوستا صفت گرشاسپ جهان پهلوان است، ولی به تدریج به صورت نریمان و نیرم درآمده اسم خاص ( علم ) گردید و در ادبیات ما سام ( بن ) گرشاسب ( بن ) نریمان آمده در صورتی که در اصل نریمان صفت ( و لقب ) خود گرشاسب بوده است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). به معنی نریم است که جد رستم زال باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( از غیاث اللغات ). نام پهلوان مشهور ایران که پسر قهرمان پدر سام و جد زال زر که جد بزرگ رستم باشد. ( ناظم الاطباء ):
همی حیران و بی سامان و پژمان حال گردیدی
اگر دیدی به صف دشمنان سام نریمانش.ناصرخسرو.آورده ام سه بیت به تضمین ز شعر خویش
در مرثیه به نام نریمان برآمده.خاقانی.
نریمان. [ ن َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ معین

(نَ ) (اِ. ) نام پهلوان مشهور ایران که پدر سام است.

فرهنگ عمید

نرمنش، نرسرشت، مردسرشت، دلیر، پهلوان.

فرهنگ فارسی

سید محمود ( ف. ۱۳۴٠. ) سالها در مشاغل دولتی مقامات مختلف داشت و بوکالت مجلس شورای ملی و وزارت رسید و در راه ملی شدن نفت کوشش کرد.
نرمنش، نرسرشت، دلیر، پهلوان، ونام پدرسام
ده کوچکی است از دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل.

فرهنگ اسم ها

اسم: نریمان (پسر) (فارسی، اوستایی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: narimān) (فارسی: نَريمان) (انگلیسی: nariman)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر سام جد رستم پهلوان شاهنامه، ( = نیرم )، به معنی نر منش، مرد سرشت و دلیر و پهلوان، ( در اوستا ) ( = نیرمانا ) به معنی نر منش و مرد سرشت، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) پهلوان ایرانی پسر گرشاسب و پدر سام، ( اوستایی ) ( = نیرم ) در اوستا صفت جهان پهلوان است و نیز ( در اعلام ) نریمان پدر سام جد رستم بوده است و نیز لقب و عنوان گرشاسب، نریمان در لغت به معنی نر منش، مرد سرشت و دلیر و پهلوان می باشد + نک نیرم

دانشنامه عمومی

نریمان (داغستان). نریمان ( به لاتین: Nariman ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در شهرستان نوگایسکی ( داغستان ) واقع شده است.
نریمان (شهرستان قره سو). نَریمان یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان قره سو ( قرقیزستان ) واقع شده است. نریمان ۹٬۹۰۱ نفر جمعیت دارد و ۹۴۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

نَریمان
به معنی نَرمَنِش و پهلوان، در شاهنامۀ فردوسی، پدر سام، نیای رُستَم. از او در شاهنامه تنها هنگامی سخن رفته که زال با رستم از رفتن نریمان به دژسپند می گوید و از او می خواهد که به کوه سپند رود انتقام نیای خود را بستاند. نریمان، در زمان فریدون، مأمور گشودن دژ سپند بود، اما ساکنان دژ او را کشته بودند. سام نیز از لشکرکشی به کین خواهی پدر، پس از ماه ها و سال ها با دست خالی بازگشته بود. پس، رستم در کسوت بازرگانان و با بار نمک که خواستار فراوانی داشت به دژ رفت و انتقام گرفت و با غنیمت فراوانی بازگشت.

جملاتی از کلمه نریمان

نریمان چپ و راست اندر نبرد همی تاخت بر گرد گردان چو گرد
چو دارد ز زال و نریمان نشان چرا رزم جوید چو گردن کشان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم