میان بند

میان بند

میان بند به معنای کمربند یا هر چیزی که به دور کمر بسته می‌شود است و برای نگه‌داشتن لباس یا به عنوان زینت استفاده می‌شوند.

در علم فیزیک و اپتیک، میان بند به دیافراگم یا دریچه‌ای گفته می‌شود که برای محدود کردن پرتوهای نور یا باریکه‌های ذرات ورودی به یک سیستم فیزیکی استفاده می‌شود. این مفهوم در عکاسی و تجهیزات نوری نیز کاربرد دارد.

لغت نامه دهخدا

میان بند. [ یام ْ ب َ ] ( اِ مرکب ) کمربند. ( آنندراج ) ( یادداشت مؤلف )( ناظم الاطباء ). منطقه. شَدَّه. میان کمر. ( یادداشت مؤلف ). نطاق. ( منتهی الارب ) ( دستوراللغة ). نقبه. ( دهار ). هرآنچه بر کمر می بندند. ( ناظم الاطباء ). آنچه به کمر بندند چنانکه شال.

فرهنگ معین

(بَ ) (اِمر. ) کمربند و هرآن چه بر کمر می بندند.

فرهنگستان زبان و ادب

{diaphragm} [فیزیک- اپتیک، فیزیک] دریچه ای قابل تنظیم برای محدود کردن پرتوهای نور یا باریکۀ ذرات ورودی به سامانۀ فیزیکی

جملاتی از کلمه میان بند

جز تو گر شاهست، شاهی سهل باشد در جهان یک میان بندست ز نّار و یکی دیگر کمر
چو یوسف را ز خود رو در پدر کرد میان بندش نهانی زان کمر کرد
گفت: «من بی‌غرض میان بندم که به خیر است قطع و پیوندم»
کمر تا کی بخونم آن بت نامهربان بندد که باشم من که بر خونم چنان سروی میان بندد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم