مقصود

کلمه مقصود در زبان فارسی به معنای هدف یا منظور است و در مکالمات و متون رسمی و غیررسمی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این واژه معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود و قابلیت استفاده در جملات مختلف را دارد. این کلمه می‌تواند در موقعیت‌های گوناگون جملات قرار گیرد و برای توصیف آن می‌توان از صفت‌ها و قیدها بهره برد. همچنین، این کلمه می‌تواند با دیگر واژه‌ها ترکیب شود. در نوشتار رسمی، بهتر است از تکرار مکرر این واژه اجتناب کرده و به جای آن از مترادف‌هایی مانند هدف یا منظور استفاده کرد.

لغت نامه دهخدا

مقصود. [ م َ ] ( ع ص، اِ ) آهنگ نموده شده. ( آنندراج ). طلب شده و آهنگ شده و قصدشده. ( ناظم الاطباء ). || مراد و نیت و خواهش وکام و آرزو و غرض و آهنگ و اراده و قصد و مطلوب. ( ناظم الاطباء ). مراد. مرام. مطلوب. منظور. کام. هدف. خواست. خواسته. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): هرکه یک روز در پیش او زانو زده است برای علم یا برای یافتن مقصود، بزرگ طریقت و مقتدای وقت خویش شده است. ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 2 ). خبر دادن از منازل نه چنان بود که از مقصود خبر دهد. ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 745 ). بفرمود تا کار ایشان بساختند و مقصود ایشان حاصل کردند. ( سیاست نامه ). و می گوید مقصود تو از او حاصل آید. ( سیاست نامه )

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) مراد، نیت، خواهش.

فرهنگ عمید

۱. قصد، نیت.
۲. مطلوب، خواسته، هدف.

فرهنگ فارسی

مقصود بیک کاشانی. وی قالی معروف به اردبیلی را بافته و در کنار آن این بیت خواجه حافظ را نگاشته است: جز آستان توام در جهان پناهی نیست مرا بجز این در حواله گاهی نیست این قالی را در سال ۹۴۶ ه.ق.در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی بافته و اینک در موزه ویکتوریا و آلبرت نگهداری میشود.
قصد و نیت شده، آهنگ شده، مطلوب، خواسته
۱ - ( اسم ) قصد شده نیت شده: [ مقصود از علم عروض آنست تا مردم بر نظم کلام قادر گردند... ] ( المعجم. چا. دانشگاه. ۲ )۲۴ - طلب شده خواسته مطلوب: [ این منم یافته مقصود و مراد دل خویش از حوادث شده بیگانه و با دولت خویش. ] ( کلیله. قر. چا. ۲۸۸:۵ )
از شاعران قرن نهم هجری است که در غزل مهارت داشت.

فرهنگ اسم ها

اسم: مقصود (پسر) (عربی) (تلفظ: maqsud) (فارسی: مقصود) (انگلیسی: maghsud)
معنی: مطلوب و خواسته شده و محبوب و مورد پسند، آنچه کسی قصد انجام آن را دارد، منظور، مقصد، مطلوب و مورد نظر

دانشنامه آزاد فارسی

مَقْصود (قرن ۱۰ق)
نگارگر ایرانی. از شاگردان ممتاز استاد کمال الدین بهزاد بود. در مجلس آرایی و تصویرگری مهارت داشت. کتاب هایی همچون جامع التواریخ، و برخی از تصاویر نسخه های اشعار جامی (۹۲۸ق، کتابخانۀ کاخ گلستان تهران) را مصور ساخت؛ در این کتاب از استادانی همچون سلطان محمد، قاسم علی، مظفرعلی، و حیدرعلی نیز تصاویری وجود دارد. مجلس بزم شاه (از مُرقّع گلشن) از دیگر آثار اوست.

ویکی واژه

آنچه کسی قصد انجام آنرا دارد، منظور، مقصد، مراد، نیت، خواهش.
هدف
مغصود متشکل از دو کلمه مغ - صود که برای این واژه اخیر مفهومی جز صوت به معنی شیر نوشیدنی وجود ندارد.

جملاتی از کلمه مقصود

آنان که ره بمنزل مقصود برده اند روزیکه زاده اند همانروز مرده اند
گر دلت آینه صورت مقصود بود هر چه مقصود تو باشد همه موجود بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم