کلمه مفیض در زبان فارسی به معنای بخشنده یا منتقلکننده است. این واژه به چیز یا شخصی اطلاق میشود که چیزی را به دیگران میدهد یا آن را منتقل میکند.
معنای لغوی: مفیض از ریشه فیض به معنای بخشش، نعمت، و فایده گرفته شده است، بنابراین مفیض به معنای کسی یا چیزی است که فیض یا نعمت را به دیگران میبخشد.
کاربرد: این واژه ممکن است در زمینههای مختلفی به کار رود، از جمله:
مفاهیم معنوی و مذهبی: در متون دینی، مفیض به خداوند یا منبعی از علم، رحمت یا نعمت اشاره دارد که به بندگان خود فیض میدهد.
ادبیات: در اشعار و متون ادبی، به عنوان توصیف کننده افرادی که خیر یا محبتی را به دیگران میرسانند، به کار میرود.
مفیض. [ م ُ ] ( ع ص ) آنکه اشک می ریزد. || آنکه آب بر خود می ریزد. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به افاضة شود. || فیض رساننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). آنکه عطا می کند. ( ناظم الاطباء ). فیض بخش. بخشنده: اگرچه شمس وار به اریحیت فایض مفیض و لطف سجیت مستفیض منقطعالقرین و عدیم المثل است... ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 299 ). معاینه جرم آتش که مفیض نور است... ( اوصاف الاشراف ص 55 ).
تا باشد آن دعا که رود سوی آسمان
گاهی مفیض راحت و گه مثمر محن.جامی.
مفیض. [ م ُ ] ( اِخ ) اسمی از اسماء حضرت رسول که متحقق به اسمأاﷲ است و مظهر افاضه نور هدایت است بر بندگان و واسطه در فیض است. ( فرهنگ اصطلاحات عرفانی تألیف سجادی ).
(مُ ) (اِفا. ) ۱ - جاری کننده. ۲ - فیض - دهنده، فیض بخش، فیض دهنده.
۱. آن که اشک یا آب فروریزد.
۲. فیض دهنده، عطا کننده
( اسم ) ۱ - جاری کننده ( آب اشک ) ۲ - فیض دهنده فیض بخش بخشنده دهنده: [ معاینه جرم آتش که مفیض نور است... ] ( اوصاف الاشراف.۵۵ )
اسمی از اسمائ حضرت رسول که متحقق به اسمائ الله است و مظهر افاضه نور هدایت است بر بندگان و واسطه در فیض است.