مغایرت در زبان فارسی به معنای تضاد یا تناقض به کار میرود. زمانی که یک مشتری نسبت به اعتبار یک یا چند تراکنش ثبتشده در حساب خود، حساب کارت اعتباری یا کارت نقدی سوالی مطرح میکند یا اعتراضی دارد، در واقع با یک مغایرت مواجه شده است. این مغایرت میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله عدم تحویل کالا توسط فروشنده، دریافت کالای معیوب، نارضایتی از کالا یا خدمات ارائهشده، تقلب، یا شارژ اضافی و غیره. در ایالات متحده، در موارد تقلب، دارنده کارت حداکثر تا ۵۰ دلار مسئولیت دارد.
مغایرت
لغت نامه دهخدا
- مغایرت داشتن؛ با یکدیگر اختلاف داشتن. مخالف یکدیگر بودن.
مغایرة. [ م ُ ی َ رَ ]( ع مص ) بیع کردن به عوض. ( المصادر زوزنی ). معاوضه کردن در خرید و فروخت و مبادله نمودن در آن. غیار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مقایضة. تاخت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || با کسی خلاف کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مغایرت شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (ادبی ) در بدیع، آن است که شاعر در دو مصراع یا دو بیت چیزی را که مدح کرده ذم کند یا آنچه را که ذم کرده مدح بکند، تلطف، مانند این شعر: می کنم شکوه ز هجران و زوالش خواهم / که مرا بعد وصال آمد و گردید وبال هجر را باز کنم شکر و عزیزش دارم / که پس از هجر میسر شود البته وصال.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) غیر یکدیگر بودن مخالف هم بودن. ۲ - ( اسم ) غیریت مخالف: [ مادام که از مغایرت طالب و مطلوب اثری باقی باشد محبت ثابت بود. ] ( اوصاف الاشراف. ۳ ) ۴۹ - عبارت از این است که شاعر در مصراع یا بیت کسی یا چیزی را مدح و تحسین کند و در مصراع یا بیت بعد ذم و تقبیح نماید یا بعکس تلطف.
ماخوذ از تازی مخالفت و بیگانگی و جدایی.
ویکی واژه
مخالفت، غیر هم بودن.
جملاتی از کلمه مغایرت
3- بازبینی در پاسخ پیشنهادی در صورت وجود مغایرت در شرایط مسالۀ جدید و مسالۀ بازیابی شده