مشهود به معنای واضح و قابل مشاهده است و به چیزی اطلاق میشود که با چشم یا حس قابل درک باشد. این واژه در زمینههای مختلفی مانند فلسفه، دین، علم و هنر کاربرد دارد. در فلسفه، به آنچه که به وضوح قابل تجربه است اشاره میکند و در علم به دادهها و نتایج قابل مشاهده. در هنر نیز، میتواند به آثار و تجلیات هنری اشاره کند که به راحتی قابل درک هستند. تفاوت اصلی بین آن و نامشهود در قابلیت مشاهده و درک آنها است. این واژه به چیزهایی اطلاق میشود که به وضوح قابل مشاهده و حس هستند، در حالی که نامشهود به مسائلی اشاره دارد که به راحتی قابل مشاهده نیستند.
مشهود
لغت نامه دهخدا
- مشهود شدن؛ معاینه شدن:
گفتی که نعل بود در آتش نهاده ماه
مشهود شد چو شد زن دودافکن از برش.خاقانی. || آنچه بر او گواه شوند. ( آنندراج ).
- جرم مشهود؛ جرمی که در مرئی و منظر مأمور کشف جرم یا جماعتی از مردم باشد و یا در حکم مشهود بودن باشد، مثل اینکه آثار جرم بعد از وقوع جرم دیده شودیا مجنی علیه بلافاصله پس از وقوع جرم کسی را بعنوان مرتکب معرفی کند. یا در زمان قریب به وقوع جرم آثار بارز جرم در تصرف متهم دیده شود یا تعلق آن آثار و اسباب به متهم محرز گردد یا متهم، زمان قریب به وقوع جرم قصد فرار داشته باشد یا در حال فرار یا فوراً دستگیر شود. ( فرهنگ حقوقی تألیف جعفری لنگرودی ).
- || جرمی است که پس از وقوع و یا به مقدار کمی پس از وقوع مورد اطلاع مراجع صلاحیتدار قرارگیرد. ( فرهنگ حقوقی تألیف جعفری لنگرودی ).
- مشهودعلیه؛ آنکه بر ضرر او شهادت داده میشود.
- مشهودله؛ آنکه به نفع او شهادت داده میشود.
|| ( اِ ) روز جمعه و یا روز قیامت یا روز عرفه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). روز جمعه و یا روز عرفه و یا روز قیامت. قوله تعالی: و شاهد و مشهود. شاهد روز جمعه و مشهود روز عرفه و یا شاهد روز عرفه و مشهود روز قیامت. ( ناظم الاطباء ). || نماز فجر. ( یادداشت مؤلف ). صلاةالفجر. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - دیده شده معاینه شده ۲ - آنچه بر آن گواه شوند. ۳- ( اسم ) روز جمعه. ۴ - روز قیامت.
فرهنگ اسم ها
معنی: آشکار، نمایان، دیده شده، به چشم آمده، مشاهده شده
جملاتی از کلمه مشهود
گاه شاهد بدم گهی مشهود گاه ساقی بدم گهی ساغر
ای شمع جمال و نور مطلق وی شاهد بزم غیب مشهود
بلکه نبود از دل ظلمت زدای شاهد و مشهود در او جز خدای