مشغول شدن به معنای درگیر شدن یا مشغول فعالیتی بودن است. این عبارت به حالتی اشاره دارد که فرد زمانی را صرف کاری می‌کند یا به یک فعالیت خاص توجه می‌کند. در برخی موارد، مشغول شدن میتواند به معنای پر کردن وقت یا سرگرم شدن نیز باشد، به طوری که فرد از کارهای روزمره یا مشکلات خود فاصله بگیرد.
به عنوان مثال، وقتی می‌گوییم فردی مشغول شده، یعنی توجه و انرژی خود را به یک کار خاص معطوف کرده و از فعالیت‌های دیگر دور شده است. این واژه به نوعی نشان‌دهنده تمرکز و فعالیت است.
ریشه:
ریشه کلمه مشغول به «شغل» برمی‌گردد که به معنای کار و فعالیت است. این واژه در زبان فارسی به تدریج معنای درگیر شدن در کارهای مختلف را پیدا کرده است.
کلمات مرتبط:
کلمات مرتبط با این عبارت میتواند شامل سرگرم شدن، مشغولیت، درگیری و فعالیت باشد.
کلمات متضاد:
آزادی و بیکاری در مقابل عبارت مشغول شدن قرار دارند.
معادل انگلیسی:
معادل انگلیسی مشغول شدن، to be busy است. در زبان انگلیسی نیز این عبارت به معنای مشغول بودن به یک کار یا فعالیت خاص استفاده می‌شود.
و در خبر است که دو زن روزه داشتند چنان شدند از تشنگی که بیم هلاک بود دستوری خواستند از رسول (ص) تا روزه بگشایند قدحی به ایشان فرستاد تا در آنجا قی کنند از حلق هر یکی پاره ای خون سیاه برافتاد مردمان تعجب بماندند رسول گفت، «این دو زن از آنچه خدای تعالی حلال کرده بود روزه فرا گرفتند، بدانچه حرام کرده بود بگشادند و به غیبت مشغول شدند و این چه از حلق ایشان برآمد گوشت مردمان است که خورده اند.»
شغل قبل از انقلاب این روستا قلع زدن ظروف مسی بوده‌است که بعد از ورود هنر گچ کاری دیگر جوانان به این کار مشغول شدند.
یکی از حکیمان یونان گفت: گردآوری مال جز با پنج خصلت نشود: رنج بردن در کسب مال. مشغول شدن از آخرت بدان. بیم از ربوده شدنش. تحمل صفت بخل که مانع از دست شدنش شود و بریدن از یاران به سبب مال.
و اما حقیقت دنیا در حق بندگان عبارت است از آنچه پیش از مردن از برای ایشان حاصل می شود و آنچه را بعد از مردن بیابند آن آخرت است. پس هر چه پیش از مردن از برای بنده در آن بهره و حظی و غرضی و لذتی است آن دنیاست در حق او، و از برای او دو نوع علاقه به آن چیز است یکی علاقه دل، که دوستی آن است و دیگری گرفتاری بدن، که مشغول شدن به اصلاح و تربیت آن است، تا استیفای حظ خود را از آن کند.
