مستدل

مستدل بودن یک مفهوم اساسی در بحث‌ها و استدلال‌ها به شمار می‌آید. زمانی که یک ادعا یا نظریه مستدل باشد، به این معناست که بر پایه شواهد و دلایل منطقی بنا شده است. این ویژگی به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به راحتی صحت یا نادرستی یک موضوع را بررسی کنیم. در پژوهش‌ها و مطالعات علمی، مستدل بودن به معنای ارائه داده‌ها و اطلاعات دقیق است که به تحلیل و قضاوت صحیح افراد کمک می‌کند. همچنین، در زندگی روزمره، ارائه نظرات مستدل می‌تواند به افزایش اعتبار و اعتماد دیگران به ما منجر شود. برای مثال، در یک بحث اجتماعی یا سیاسی، اگر فردی بتواند با دلایل قوی و شواهد معتبر نظر خود را مطرح کند، احتمال بیشتری دارد که دیگران به او گوش دهند و نظرش را بپذیرند. بنابراین، این اصطلاح نه تنها در فضای علمی بلکه در تمامی جوانب زندگی اهمیت دارد و می‌تواند به ما در برقراری ارتباط مؤثرتر یاری رساند.

لغت نامه دهخدا

مستدل. [ م ُ ت َ دِل ل ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استدلال. طلب دلیل کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). استدلال کننده. دلیل جوینده. برهان خواه. رجوع به استدلال شود.
مستدل. [ م ُ ت َ دَل ل ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استدلال. اثبات کرده شده با دلیل و برهان. ( ناظم الاطباء ):
گل علم اعتقاد خاقانی است
خارش از جهل مستدل منهید.خاقانی.و رجوع به استدلال شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ دَ لّ ) [ ع. ] (اِمف. ) با دلیل و برهان ثابت شده. دارای دلیل.
(مُ تَ دِ لّ ) [ ع. ] (اِفا. ) دلیل جوینده، طلب برهان کننده.

فرهنگ عمید

طلب دلیل کننده، آن که دلیل می خواهد.
ثابت کرده شده با دلیل و برهان.

فرهنگ فارسی

طلب دلیل کننده، ثابت کرده شده بادلیل وبرهان
(اسم ) دلیل جوینده طلب برهان کننده.

ویکی واژه

با دلیل و برهان ثابت شده. دارای دلیل.
دلیل جوینده، طلب برهان کننده.

جملاتی از کلمه مستدل

لنگ باشد پای برهان و دلیل مستدل خود زار و رنجور و علیل
من شاخ کلکم ای بت و بار هوای تو کردست نکته بر من مرحوم مستدل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم