مزن یا ابر، یکی از پدیدههای طبیعی است که نقش بسیار مهمی در چرخهی آب و هوای زمین ایفا میکند. این پدیده به طور کلی به تجمع بخار آب در جو اشاره دارد که به دلیل سرد شدن هوا، این بخار تبدیل به قطرات آب میشود و در نتیجه ابرها شکل میگیرند. در منابع معتبر مانند منتهی الارب، اقرب الموارد و ناظم الاطباء به توصیف و بررسی این پدیده پرداخته شده است. ابرها انواع مختلفی دارند و میتوانند به شکلهای گوناگونی در آسمان ظاهر شوند. به عنوان مثال، ابرهای سپید که به دلیل پراکندگی نور خورشید به رنگ سفید دیده میشوند، معمولاً نشانهی هوای آرام و بدون طوفان هستند. همچنین، ابرها میتوانند در بارش باران و برف نقش اساسی داشته باشند و به تأمین آب برای زمین و گیاهان کمک کنند. در آثار آنندراج و غیاث نیز به ویژگیها و اهمیت ابرها اشاره شده است. ابرها نه تنها بر آب و هوا تأثیر میگذارند، بلکه از نظر زیباییشناسی نیز در آسمان، جلوههای خاصی ایجاد میکنند که تأثیر شگرفی بر روحیهی انسان دارد. به همین دلیل، مطالعه و درک این پدیده طبیعی، اهمیت زیادی در علوم جوی و اقلیمی دارد و نقش آن در زندگی روزمره ما غیرقابل انکار است.
مزن
لغت نامه دهخدا
مالک الملک است بدهد ملک حسن
یوسفی را تا بود چون ماء مزن.مولوی.- حب المزن؛ یخچه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مزنة شود.
مزن. [ م َ ] ( ع مص ) مُزون. گذشتن بر اراده خود و رفتن. || روشن گردیدن روی. || پرکردن خیک را. || ستودن. || فضیلت دادن و در غیبت ستودن کسی را نزد صاحب شوکتی. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || فرار از دشمن. گریختن از دشمن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
- یوم مزن؛ روز گریختن از دشمن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
مزن. [ م َ زَ ] ( ع اِ ) خوی و روش. و رجوع به مزون برای معانی اول تا سوم شود. حال.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). خوی و عادت و روش و طریقه و حال. ( ناظم الاطباء ). این کلمه تصحیف مَرِن ( با رای مهمله ) نیست؛ گویند، ما زال علی هذاالمزن؛ یعنی الطریقة و الحال. ( از اقرب الموارد ).
مزن. [ م ُ زُ ] ( ع اِ ) ج ِ مزنة. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مزنة شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. باران.
فرهنگ فارسی
خوی و روش
دانشنامه عمومی
دانشنامه اسلامی
تکرار در قرآن: ۱(بار)
«مُزْن» (بر وزن حزن) آن گونه که «راغب» در «مفردات» می گوید: به معنای «ابرهای روشن» است، و بعضی آن را به «ابرهای باران زا» تفسیر کرده اند.
ویکی واژه
باران.
جمله سازی با مزن
خود را مزن بر آتش خونهای بیگناه دست ترا بهار و خزان حنا بس است
کوته شود زبان ملامت ز احتیاط با دیده گشاده قدم بی عصا مزن
ز نقطه دهنش هیچ دم مزن، افسر که جز لبش نگشاید کس این معما را