مزمور در زبان عربی به عنوان اسمی عربی (مَزْمُور) به کار رفته و دارای معانی متعددی است. در کاربرد اصلی و ریشهای، به بخشهایی از کتاب زبور اشاره دارد که به صورت سرودی خوانده میشود؛ این سرودها غالباً حاوی مناجات، نیایش و انواع دعا هستند. جمع این واژه در متون کهن، مزامیر ذکر شده است که این جمع، هم برای خود کتاب زبور و هم برای قطعات منفرد آن به کار میرود. در گسترهای دیگر از معانی، این واژه بر ساز بادی مشخصی به نام نای و نیز بر خودِ عمل سرود خواندن دلالت دارد. این معنای دوم، ارتباط مفهومی عمیقی با کاربرد اولیه واژه دارد، چرا که محتوای مزامیر اغلب به صورت آواز و با همراهی سازهای موسیقی اجرا میشده است. بنابراین، میتوان گفت مزمور هم بر متن دعاگونه و هم بر فرم موسیقایی اجرای آن اطلاق میگردد. برای دستیابی به اطلاعات دقیقتر و جزئیات کاملتر در مورد ابعاد مختلف این واژه، از جمله تاریخچه، انواع سازهای مرتبط و تحول معنایی آن، میتوان به مدخلهای مزمار و مزامیر در فرهنگهای معتبر لغت و منابع تخصصی مراجعه نمود.
مزمور
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
شعر یا ترانۀ مذهبی برای عبادت و ستایش (خداوند). کتاب مزامیردر عهد عتیقبه ۵ کتاب تقسیم می شود که ۱۵۰ مزمور دارد، و از قدیم به داود، دومین پادشاه اسرائیل، نسبت داده می شود. در کلیسای مسیحی، مزامیر به صورت آنتی فونی در قالب پلن شان یا با آهنگ هایی که آهنگ سازان مختلف در انواع و اقسام سبک ها برایشان ساخته اند، از دِ پروفوندیساثر ژوسکن دِ پرهتا سمفونی مزامیراثر ایگور استراوینسکی(۱۹۳۰)، خوانده می شوند.
جمله سازی با مزمور
بشنو که سنگ و کوه و در و دشت همدمی داود را بنغمه مزمور می کند
پس بآهنگ لحن داودی خواند مطرب نوای این مزمور