محترم واژهای است که در زبان فارسی به عنوان نشانهای از احترام و ارادت به کار میرود. این کلمه در مکالمات رسمی و غیررسمی بهوفور استفاده میشود و به نوعی بیانگر ادب و نزاکت گوینده است. بهکارگیری این واژه در خطاب به افراد، بهویژه کسانی که در جایگاههای اجتماعی یا حرفهای بالاتری قرار دارند، نشاندهندهی احترام و ارادت به شخصیت و موقعیت آنهاست. در بسیاری از فرهنگها، نشان دادن احترام به دیگران از اصول اساسی ارتباطات اجتماعی به شمار میرود و واژه محترم به خوبی این مفهوم را منتقل میکند. استفاده از این کلمه در نامهها، پیامها و گفتوگوها میتواند به تقویت روابط میان افراد کمک کند و فضای مثبتتری را در تعاملات اجتماعی ایجاد نماید. بنابراین، به کار بردن این واژه نه تنها نشانهای از ادب و احترام است، بلکه به حفظ و تقویت روابط اجتماعی نیز کمک میکند.
محترم
لغت نامه دهخدا
بدین جوی حرمت که مرد خرد
بدین شد سوی مردمان محترم.ناصرخسرو.و نیکمردان رنجور و مستذل و شریران فارغ و محترم. ( کلیله و دمنه ). پادشاه... اقبال بر نزدیکان خود فرماید... به وسایل مقبول محترم باشند. ( کلیله و دمنه ).
کرم کن بجای من ای محترم
که مولای من بود ز اهل کرم.سعدی.محترم دار دلم کاین مگس قندپرست
تا هواخواه تو شد فر همایی دارد.حافظ.|| پاک و مقدس و عزیز. ( ناظم الاطباء ). || این کلمه صفت اشیاء نیز آید: هیرک دیهی بزرگ است و رباطی محترم آنجا است. ( فارسنامه ابن البلخی چ اروپا ص 139 ).
محترم. [ م ُ ت َ رِ ] ( ع ص ) حرمت دارنده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کسی که احترام می کند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
حرمت دارنده احترام کننده جمع: محترمین.
فرهنگ اسم ها
معنی: با عزت و اعتبار، مورد تکریم، قابل احترام، عزیز و گرامی، ( در قدیم ) دارای حرمت و مقدس
ویکی واژه
spettabile
بزرگوار، مورد احترام.
جملاتی از کلمه محترم
محترم آنگهی تواند بود که از ایشان بمالش استغناست
حاجیان کعبه گل محترم باشند، لیک گرد دل گردیدگان را احترام دیگرست
گردون که بد و نیک رقم میسازد آن را که دنیست، محترم میسازد