مثنوی نوعی شعر است که شامل ابیات فراوانی بوده و برای روایت داستانها و موضوعات طولانی به کار میرود. در این قالب، هر بیت دارای قافیهای مستقل است و به همین دلیل به آن دو به دو گفته میشود. شعرهایی به زبانهای فارسی، اردو، کردی، ترکی و عربی در این قالب سروده میشوند. از بزرگترین آثار ادبیات فارسی که در این قالب نوشته شده، میتوان به شاهنامه فردوسی اشاره کرد. همچنین، کلیله و دمنه رودکی و آفریننامه ابوشکور بلخی از نخستین نمونههای مثنوی به شمار میروند. از دیگر شاعران معروفی که از این قالب بهره بردهاند، میتوان به مولوی اشاره کرد که آثار عرفانی و حماسی خود را در قالب مثنوی سروده است. نظامی، سعدی، عطار و جامی نیز از دیگر شاعران برجسته این سبک هستند. شعر در این قالب با اوزان متنوعی در زبان فارسی سروده میشود. از رایجترین این اوزان میتوان به فعولن، فعولن، فعولن، فَعَل، مفاعیلن، مفاعیلن، مفاعیل و فاعلاتن، مفاعلن، فعلن اشاره کرد. در ادامه، اوزان مثنوی شاعران برجسته این سبک بررسی خواهد شد.
مثنوی
لغت نامه دهخدا
شعر درازتر ز «قفانبک » پیش او
کوته شود چو قافیه شعر مثنوی.فرخی.وحدت اندر وحدت است این مثنوی
از سمک رو تا سماک معنوی.مولوی.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. منظومه ای که در این قالب سروده شده باشد: مثنوی معنوی.
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) منسوب به مثنی دو دو. ۲ - ( اسم ) شعری که هم. ابیات آن بیک وزن و دو مصراع هر بیتش در قافیه مشترک باشند مانند شاهنام. فردوسی گرشاسب نام. اسدی ویس ورامین گرگانی مثنوی مولوی. توضیح این نوع شعر را در عربی مزدوج گویند. ۳ - منظومه ای که بشیو. مثنوی. سروده شده جمع: مثنویات.
دانشنامه اسلامی
مثنوی منسوب به مثنی (دوتا دوتا)، و در لغت به معنای دوتایی است؛ زیرا در این گونه شعر هر بیت دو قافیه مستقل می آید؛ یعنی هر دو مصراع، قافیه دارد و قافیه آن با بیت بعدی فرق می کند؛ بدین صورت:: ------------------- آ --------------------- آ------------------- ب --------------------- ب------------------- ج ---------------------- ج از آن جهت که تعداد ابیات مثنوی نامحدود است و شاعر از نظر رعایت قافیه نیز در محدودیت قوالب دیگر شعری نبوده و هر بیت قافیه ای جداگانه دارد، بهترین قالب شعری برای داستان سرایی است؛ از این رو مثنوی، هم قالب حماسه و هم داستان های غنایی؛ همچنین قالبی مناسب برای ادبیات تعلیمی منظوم می باشد. صوفیه نیز برای ارائه آموزه های عرفانی خود از آن استفاده می کردند.
مزدوج
مثنوی را مزدوج نیز می خوانند؛ زیرا هر بیت مستلزم دو قافیه است و در یک بیت قافیه زوج و دوتاست.
شعرهای عاشقانه
در این قالب شعری، شعرهای عاشقانه و غزل وار همچون نامه ها نیز سروده شده است.
مثنوی در زبان عربی
...
[ویکی اهل البیت] مثنوی (قالب شعر). مثنوی. (ع ص نسبی) منسوب است به مثنی که اسمی است معدول از اثنین اثنین که ترجمه آن به فارسی دودو باشد. (غیاث ) || (اِ) شعری که در هر بیت آن دو قافیه علی حده باشد لهذا ابیات مختلف القوافی را مثنوی نام کرده اند.(از غیاث) نزد شعرا ابیاتی است متفق در وزن که هر یکی از آن، دو قافیه دارد و هر بیتی بر قافیه خاص علی حده است و آن را مزدَوَج نیز نامند و از استقراء معلوم شده است که در بحرهای طولانی مثنوی نگویند چنانکه بحر رجز تام و رمل تام و هزج تام و امثال آن.
شعری که هر دو مصراع آن با یکدیگر هم قافیه و سایر اشعار که باز به همان وزن باشند هر دو مصراع قافیه دیگر دارند مانند شاهنامه فردوسی، گرشاسب نامه اسدی، ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی و چون مثنوی مطلق گویند مراد مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی است. مزدوجه
واژه ی مثنوی از کلمه ی "مثنی" به معنی دوتائی گرفته شده است زیرا در هر بیت دو قافیه آمده است که با قافیه بیت بعد فرق می کند.
سرودن مثنوی از قرن سوم و چهارم هجری آغاز شده است که از بهترین مثنوی ها می توان به شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی اشاره کرد.
قدیمی ترین مثنوی سروده شده - که اکنون به جز چند بیت چیزی از آن در دست نیست - مربوط به رودکی است که متن کلیله و دمنه را در قالب مثنوی به نظم درآورده بود.
خصوصیات مثنوی باعث شده است که داستان ها اغلب در قالب مثنوی سروده شوند. علاوه بر داستان سرایی، برای هر موضوعی که طولانی باشد هم از مثنوی استفاده می شود. مثلاً در ادبیات آموزشی مثل آموزه های صوفیان هم از قالب مثنوی بهره می برده اند.
ویکی واژه
مزدوج، دو دو، شعر متحدالوزنی که هر یک از ابیات آن دارای قافیة مخصوص به خود باشد.
از واژهٔ عربی به معنای دوتایی یا دوتا-دوتا.
قالبی از شعر پارسی است. در این قالب هر بیت دارای قافیهای جداگانه است و به همین دلیل به آن مثنوی (دو تا دو تا)
گفته می شود.
ادم از فردوس و از بالای هفت ÷ای ماچان از برای عذر رفت
جملاتی از کلمه مثنوی
مثنوی دیوان عشق و حیرتست مصحف آیات ذاتست ای پسر
عارف رومی در مثنوی معنوی به بخشی از همین معنی اشارت کرده است
لیک به یک مثنوی دو هفت سال شغل نمودن نه ز فکر رساست