متفقا

لغت نامه دهخدا

( متفقاً ) متفقاً. [ م ُت ْ ت َ ف ِ قَن ْ ] ( ع ق )به اتفاق. جمعاً. متحداً: متفقاً وارد خانه شدند.

فرهنگ معین

( متفقاً ) (مُ تَ فِ قَ نْ ) [ ع. ] (ق. ) به اتفاق، با هم.

فرهنگ فارسی

باتفاق متحدا جمعا: متفقا وارد مجلس شدند.

جمله سازی با متفقا

تا نرود از کفتان این گهر متفقانه بفرازید سر
گفت که هان جمله تکاپو کنید متفقا قوت و نیرو کنید
چون عشق و خرد متفقا فال زدند یک قطره از آن چکیده، آنهم دل شد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال چوب فال چوب فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال آرزو فال آرزو