متعفن

بوی ناخوشایند، تعفن، و گندیدگی مفاهیمی هستند که در زبان فارسی با واژه متعفن به طور کامل بیان می‌شوند. این کلمه به هر چیزی اشاره دارد که بوی بسیار بد و زننده‌ای از خود ساطع کند، به گونه‌ای که حواس بویایی را آزرده و ناخوشایند باشد. منشأ این بو می‌تواند از مواد آلی در حال فساد، مانند زباله‌های تجزیه شده یا اجساد حیوانات مرده، ناشی شود که با گذشت زمان و فعالیت میکروارگانیسم‌ها، ترکیبات شیمیایی بدبو تولید می‌کنند.

گستره کاربرد این واژه تنها به بویایی محدود نمی‌شود و می‌تواند به صورت استعاری نیز به کار رود. به عنوان مثال، در ادبیات و گفتار روزمره، ممکن است از اوضاع متعفن یا ذهن متعفن سخن به میان آید که در این موارد، به معنای وضعیت یا افکاری است که از نظر اخلاقی، اجتماعی یا فکری فاسد، تباه و ناخوشایند تلقی می‌شوند. این کاربرد استعاری، عمق معنایی این واژه را افزایش داده و آن را فراتر از یک توصیف ساده بویایی می‌برد و به حوزه‌های اخلاقی و اجتماعی نیز تسری می‌دهد.

لغت نامه دهخدا

متعفن. [ م ُ ت َع َف ْ ف ِ ] ( ع ص ) سخت پوسیده و تباه. ( آنندراج ). سخت پوسیده و ریسمان تباه گردیده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تعفن شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ عَ فِّ ) [ ع. ] (اِفا. ) گندیده، بدبو.

فرهنگ عمید

بدبو، بویناک، گندیده.

فرهنگ فارسی

بدبو، بویناک، گندیده
( اسم ) بدبو گندیده.

جمله سازی با متعفن

اول و آخر خود را در نظر گیر و اندورن خود را مشاهده کن، ای منی گندیده و ای مردار ناپسندیده، ای جوال نجاسات و ای مجمع کثافات، ای جانور متعفن و ای کرمک عفن، ای عاجز بی دست و پا و ای به صدهزار احتیاج مبتلا، تو کجا و تکبر کجا؟ ای ایاز از پوستینت یاد آر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تک نیت فال تک نیت فال مکعب فال مکعب فال اعداد فال اعداد