متعصب به فردی اطلاق میشود که به شدت به گروه، مذهب یا نظریهای خاص وابسته است و معمولاً از آن دفاع میکند. در فرهنگ لغتها، به عنوان کسی که بر سر عصبیت و دوستیهای خود تأکید میکند، شناخته میشود. این افراد غالباً به حمایت بیچون و چرا از نزدیکان و همفکران خود میپردازند و ممکن است از دیگران انتقاد کنند. به عنوان مثال، در متون تاریخی به فردی اشاره شده که به خاطر تعصباتش، از مذهب خاصی حمایت میکرد و در برابر نظرات مخالف، مقاومت مینمود. همچنین، در مواقعی که اختلاف نظر پیش میآید، متعصبان به شدت واکنش نشان میدهند و از گروه خود دفاع میکنند. به نوعی میتوان گفت که تعصب به معنای عدم انعطافپذیری در برابر دیدگاههای دیگر نیز هست. از سوی دیگر، تعصب میتواند به نوعی قناعت نیز اشاره داشته باشد، یعنی فردی که به چیزی بسنده میکند و از آن راضی است. به این ترتیب، مفهوم متعصب نه تنها در حمایت از یک گروه یا مذهب خاص، بلکه در برداشت کلی از زندگی و دیدگاههای فردی نیز میتواند تفسیر شود.
متعصب
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - آنکه از خویشاوندان و دوستان خود سخت حمایت کند. ۲ - آنکه در دین و مذهبی بسیار غیرتمند باشد و از آن سخت دفاع کند: و من بدان سبب که متعصب بود ( سلطان ) و مذهب شافعی را عیب میداشت همیشه از او اندیشمند بودم و گردن نمی نهادم الا ترسان... جمع: متعصبین.
ویکی واژه
fanatico
کسی که دارای تعصب باشد.
جمله سازی با متعصب
متعصب چه کند هرچه بتر گو می گوی نور بی ظلمت و صادق نبود بی کذّاب
متعصب شدند در سنت جسته از قتل شیعیان جنت
پر شد از رخت محبت همه اجزای وجود حاش لله متعصب ز کجا ما ز کجا