ماکر

لغت نامه دهخدا

ماکر. [ ک ِ ] ( ع ص ) فریبنده و بدسگال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اسم فاعل است از مکر. خدعه کننده. ج، ماکرون، مَکَرَة. ( از اقرب الموارد ). فریبنده و مکرکننده و بدسگال و خدعه کننده. ج، ماکرون. ( ناظم الاطباء ). صاحب مکر. حیله گر. چاره گر. ج، ماکرین، ماکرون. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
چون وزیر ماکر بداعتقاد
دین عیسی را بدل کرد از فساد.( مثنوی ).زین سبب بد کاهل محنت شاکرند
اهل نعمت طاغیند و ماکرند.( مثنوی ).|| ستور مویز بار کرده یا کاروان شتر که غله کشانند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). خر مویز بار کرده. ( از اقرب الموارد ).
ماکر. [ ک ِ ] ( اِ ) به معنی پس فردا باشد که برادر کوچک فردا است. ( برهان ) ( آنندراج ). پس فردا و روز پس از فردا. ( ناظم الاطباء ). هزوارش، مگر، ماگر، پهلوی، پس فرتاک ( پس فردا ). ( حاشیه برهان چ معین ). || روز پس از روز آینده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(کِ ) [ ع. ] (ص. ) فریبنده، مکرکننده.

فرهنگ عمید

مکرکننده، فریب دهنده، فریبنده.

فرهنگ فارسی

مکرکننده، فریب دهنده، فریبنده
( اسم ) مکر کننده فریبنده جمع: ماکرین: زین سبب بد کاهل محنت شاکرند اهل نعمت طاغیند و ماکرند. ( مثنوی. نیک. ۱۷۱: ۳ )
پس فردا

جمله سازی با ماکر

💡 بگذر از امید آگاهی‌که در صحرای وهم چشم‌ماکردی‌که خواهد تا ابد ننشست بست

💡 بحر هم نتواند از ماکرد رفع تشنگی جوهریم آب‌ از دم شمشیر می‌نوشیم ما

💡 تعداد حالات میکروسکوپیکی که همگی منجر به حالت ماکروسکوپیک فوق می‌شود را با

💡 روزی‌دو زین بضاعت‌مردن کفیل‌هستی‌ست برگ معاش ماکرد تقدیرخونبها را

💡 ای که از مکرِ عدو بر خویش می‌پیچی چنین نصِّ قرآن گوش کن والله خیرالماکرین

لوتی یعنی چه؟
لوتی یعنی چه؟
نقض یعنی چه؟
نقض یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز