مار

مار

مار یک حیوان سمی است که در قرآن کریم در داستان عصای موسی (علیه السلام) به آن اشاره شده است. حیه: به معنای مار است. در قرآن آمده است: «قال القها یا موسی. فالقاها فاذا هی حیة تسعی؛ فرمود ای موسی آن را (عصا) بینداز. او آن را انداخت و ناگهان ماری شد که به سرعت حرکت می‌کرد. ثعبان: به معنای اژدها است. این واژه تنها دو بار در قرآن در مورد عصای موسی که به اژدها تبدیل می‌شود، ذکر شده است. در کتاب اقرب الموارد آمده است که ثعبان نوعی از مارهای بلند است که به هر دو جنس نر و ماده اطلاق می‌شود و به نظر می‌رسد به دلیل سرعت خزیدن اژدها، این نام به آن داده شده است. فالقی عصاه فاذا هی ثعبان مبین؛ پس عصای خود را افکند و ناگهان اژدهایی آشکار شد.

لغت نامه دهخدا

مار. ( اِ ) معروف است که به زبان عربی حیه گویند. ( برهان ). حیه. ( ترجمان القرآن ). حیوانی دراز و خزنده و بی دست و پای که به تازی حیه گویند. ج، ماران. ( ناظم الاطباء ). پهلوی «مار»، سانسکریت، «ماره »، این کلمه سانسکریت بمعنی میراننده و کشنده است، بنابراین با کلمه اوستائی «مئریا» بمعنی زیانکار و تباه کننده یکی است، از مصدر «مر» اوستائی و پارسی باستان بمعنی مردن... کردی، «مار». جانوری از خزندگان دارای بدنی دراز و قابل انعطاف، بدون دست و پا بیشتر آنها مولد زهرهای کشنده اند و تعداد دنده های آنها بسیار است ولی جناق ندارند. ( از حاشیه برهان چ معین ). جانوری است از راسته خزندگان که دارای اندام خارجی ( دست و پا ) نیست بدنی کشیده و طویل دارد. مار دارای اقسام مختلف است که بعضی از آنها سمی و برخی بدون سم هستند. و تاکنون در حدود 2000 نوع مار کشف شده که بیشتر سمی و در نواحی گرم بسر می برند. ( از لاروس ). عِسوَدّ. عامر. عامرة. عَمَج. عُمﱡج. عومج. عَوهُج. غول. غِطرَب. ابنة الجبل. عِرزِم. عِربِد. عثمان.عَثاء. طَل. طوط. رَقاش. هاب. لاهة. ( منتهی الارب ). ایم. حنش. اخزم. اشجع. ( نصاب ). راسته ای از خزندگان که فاقد دست و پا هستند و کمربندهای مربوط به این اندامها نیز از بین رفته است و در نتیجه از بین رفتن اندامها، تقسیم کار در نقاط مختلف تیره پشت نیز از میان رفته و مهره ها به استثنای مهره اطلس همگی شبیه یکدیگرند. دنده ها در تمام طول بدن بجز دم وجود دارندو در حرکت حیوان عمل مهمی انجام میدهند. در ماران عظم قص هرگز وجود ندارد. یکی از مشخصات ماران اتساع بسیاری است که دهان برای بلعیدن طعمه پیدا می کند. این صفت در ماران سمی به منتهی درجه می رسد، به این ترتیب می توانند طعمه های بزرگتر از خود را نیز ببلعند زیرا از طرفی همه استخوانهای فک دارای حرکت می باشند و مفصلی می شوند و از طرف دیگر استخوان مربع که در حال استراحت بطور مورب قرار دارد در هنگام باز شدن دهان تقریباً عمودی می شود وانگهی دو نیمه فک تحتانی باهم مفصل شده ممکنست از هم باز شوند و چون جناغ سینه نیز وجود ندارد طعمه های بزرگ به آسانی می توانند وارده معده گردند. دندانها در ماران بر روی دو آرواره قراردارند و گاهی تمام حفره دهانی و استخوان کامی و حتی استخوان تیغه ای را می پوشانند. در بین دندانهای آرواره بالا در ماران سمی دندانهای سمی قرار دارند. زبان ماران دارای شکاف است و مری و معده مانند دهان نیزاتساع می یابند. شش ها بدون قرینه می باشند و شش چپ بسیار کوچکتر است و گاهی اصلاً وجود ندارد. چنین بنظر می رسد که چشم ماران فاقد پلک است زیرا ماران دارای نگاه ثابتی هستند ولی در واقع در ماران پلک وجود دارد اما بشکل پرده شفاف نازکی است که وسط قرنیه روی چشمها بهم چسبیده اند. ماران تقریباً همه از طعمه های زنده تغذیه می کنند. ( از فرهنگ فارسی معین ):

فرهنگ معین

[ سر. ] (اِ. ) عنوانی است که در اول اسامی قدیسان آورند، مانند: ماربطرس. مار یعقوب.
(رّ ) [ ع. ] مرور کننده، گذرنده.
(اِ. ) جانوری است از راستة خزندگان با بدنی استوانه ای شکل و نرم که روی زمین می خزد و انواع مختلف دارد اعم از سمی یا غیرسمی.، ~ ِ خوش خط و خال کنایه از: شخص حیله گر و نادرست.

فرهنگ فارسی

جانوری است ازراسته خزندگان، بدنش نرم واستوانهای، دارای ستون فقرات دراز
( اسم ) مرور کننده گذرنده: خط مار بر نقط. الف...
تباه گردیدن زخم

دانشنامه آزاد فارسی

مار (اخترشناسی). مار (اخترشناسی)(Serpens)
(یا: حَیّه) صورت فلکی واقع در استوای آسمانی (← کرۀ آسمانی)، به شکل ماری که به دور بدن حوّا (مار افسای) پیچیده است. یگانه صورت فلکی است که به دو نیمه تقسیم می شود؛ سرِ مار در یک طرف حوا، و دُم مار در طرف دیگر قرار می گیرد. مهم ترین پدیدۀ این صورت فلکی سحابی عقاب است.
مار (جانوران). مار (جانوران)(snake)
خزندۀ زیرراستۀ مارها، از راستۀ مارسوسماران. این دسته شامل سوسماران نیز می شود. مارها بدنی طویل دارند، اما اندام حرکتی ندارند. این جانوران احتمالاً به ارث مانده از اجداد زیرزمینی اند. در ۱۹۹۶، گروهی از فسیل شناسان امریکایی و اسرائیلی مجموعه ای فسیلی را کشف و این فرضیه را طرح کردند که مارها از شکارچیان دریازی منشأ گرفته اند. یکی از تغییرات داخلی جالب توجه در مارها، فقدان یا کاهش بیش از حد شش چپ است. پوست مار با فلس هایی پوشیده شده است که در زیر بدن، یعنی محلی که تشکیل می شوند، بسیار عریض ترند. ۳هزار گونه مار در نواحی گرمسیری و معتدل یافت می شود، اما در نیوزیلند، ایرلند، ایسلند، و نزدیک قطب ها مار وجود ندارد. فقط سه گونه مار در بریتانیا یافت می شود: مار جعفری (افعی)، مار نرم و مار علفزار.
حرکت. به جز چند گونه، در دیگر گونه ها فلس به حرکت جانور کمک می کند. روی شیشه، جایی که فلس نمی تواند به سطح متصل شود، مار قادر به حرکت نیست. جلو رفتن احتمالاً ناشی از حرکت مواج، آکاردئونی، خزیدن، یا ترکیبی از این هاست.
حواس. دیدن جزئیات از فاصله ای محدود برای مار ممکن است، درنتیجه حرکت را بلافاصله می بیند. شنوایی محدود به درک لرزش های زمین است و جانور امواج صوتی را درک نمی کند. حس لامسۀ مار حساس است. علاوه بر حس بویایی از طریق مسیرهای بینی، زبانِ در نوسان مارها ذرات موجود در هوا را می گیرد و سپس آن ها را به اندام های خاص دهانی برای تشخیص می فرستد. در برخی از مارها (مارهای زنگی) حفره ای بین چشم و سوراخ بینی وجود دارد که به اشعه های مادون قرمز حساس و برای یافتن شکار خون گرم در تاریکی مفید است.
تولیدمثل. برخی مارها تخم گذار و برخی دیگر تخم گذار زنده زایند؛ به این معنی که تخم ها را در مجاری تخمک بر، تا کامل شدن دورۀ تکوین نگه می دارند. در هر دو مورد بچه مارها بلافاصله خودکفا می شوند.
گونه ها. بیشتر مارها متعلق به خانوادۀ کلوبریده، و در اصل بی آزارند، مار علفزار معمولی اروپا از آن جمله است، اما این خانواده شامل بوم سلنگ کشندۀ افریقایی Dispholidus typus نیز می شود. خانوادۀ مار های سمی عبارت اند از کبرا شامل کبراهای حقیقی، مارهای مرجانی برّ جدید، کبرای استرالیایی، سَرمِسی، و افعی کشنده؛ و مارهای دریایی. در میان مارهای ابتدایی خانواده بوآ ارتباطاتی با سوسمارها دارد و شامل بوآ، آناکوندا، و پیتون است. این مارها با فشار عضلانی شکار را می کشند، اما قربانی آن ها معمولاً جانوران کوچک اند. همۀ مارها گوشت خوارند و اغلب برای استتار بهتر هنگام شکار و به منظور محافظت از خود با محیط هم رنگ می شوند.
درمان مارگزیدگی. بنا به گزارشی در سپتامبر سال ۲۰۰۰، هر سال ۵۰هزار تا ۱۰۰هزار مرگ ناشی از مارگزیدگی در جهان به وقوع می پیوندد. سرم درمان مارگزیدگی، یا ضد زهر مار با تزریق سم به جانورانی مثل اسب یا گوسفند تهیه می شود. خون این جانوران حاوی پادتن یا آنتی بادی می شود. با استخراج خون، سلول های قرمز آن را حذف می کنند. علاوه بر آنتی بادی های سمّ مورد نظر، بسیاری از آنتی بادی ها و پروتئین های دیگر نیز در سرم گنجانده می شود. این سرم ها اغلب، به سبب واکنش آلرژیک شدید، سبب بیماری سرمی در بیمار می شوند. تهیه و نگهداری سرم ضد مار بسیار هزینه بر است، در ضمن سرم هر یک از گونه های مار نیز اختصاصی است. هم اکنون راه های درمان به جز سرم، نیز تجربه شده اند، از جمله استفاده از تریپسین، آنزیم تخریب کنندۀ قوی پروتئین ها، که در برابر سم گروه کبراـ مومبا مؤثر است. در ۱۹۹۳، محققان ژاپنی و برزیلی مستقلاً پروتئینی در خون مارهای سمی کشف کردند که سم خود را خنثی می کند. هنگام آزمایش این پروتئین در استرالیا، از آن جا که این پروتئین از مار هدف گرفته شده بود آن را بازدارندۀ نوتشیز سکوتاتوس نام گذاری کردند. این مادۀ بازدارنده بر سم شش گونه مار دیگر مؤثر بود. در ایران، از راستۀ مارها هفت خانواده و ۷۷ گونه یافت شده است که ۶۸ گونۀ آن خشکی زی و نُه گونۀ دیگر دریایی اند و در آب های جنوب زندگی می کنند. از خانوادۀ مارهای کرمی شکل دو گونه؛ خانوادۀ مارهای خاکی دو گونه؛ خانوادۀ بوآها هشت گونه؛ خانواده گلوبریده ۴۲ گونه؛ و خانوادۀ افعی ها دوازده گونه در ایران شناسایی شده اند. مارها از لحاظ علوم زیست محیطی، به خصوص برای کشاورزان، جانورانی سودمندند زیرا گیاه خوار در این راسته یافت نمی شود و تغذیۀ آن ها از جانورانی است که برای کشاورزی زیان آورند. موش از آن جمله است که مبارزه با آن از طریق پخش سم در محیط و برهم زدن تعادل زندگی طبیعی است.

جملاتی از کلمه مار

یک جرعه می نکرد دلم نوش از آن دو لب جانم به لب رسید ز درد سر خمار
میانش ز هستی گرفته کنار ز می نرگسش را گرفته خمار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم