مادری

مادری

لغت نامه دهخدا

مادری. [ دَ ] ( حامص ) مادر بودن. امومت. مقابل پدری. ( فرهنگ فارسی معین ):
جهان را چو نادان نکوهش مکن
که بر تو مر او را حق مادری است.ناصرخسرو.اندرآ مادر به حق مادری
بین که این آذر ندارد آذری.مولوی. || ( ص نسبی ) منسوب به مادر. ( ناظم الاطباء ). منسوب به مادر. از جانب مادر. مقابل پدری. ( فرهنگ فارسی معین ):
آبستنی که این همه فرزند زاد و کشت
دیگر که چشم دارد از او مهر مادری.سعدی.از طرف مادری هر دو از یک رشته اصیل و والا هستند... ( ترجمه غرور و تعصب، از فرهنگ فارسی معین ).و به هر دو معنی رجوع به مادر و ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به مادر از جانب مادر مقابل پدری: از طرف مادری هردو از یک رشت. اصیل و والا هستند و از طرف پدری از خانواده های محترم و شرافتمند قدیمی هستند.

دانشنامه عمومی

مادری (آلبوم). «مادری» یک آلبوم از وان ریپابلیک است که در ۲۲ مارس ۲۰۱۳  ( ۲۰۱۳ - 03 - ۲۲ ) منتشر شد.
مادری (فیلم ۲۰۰۹). «مادری» ( انگلیسی: Motherhood ) فیلمی در ژانر کمدی - درام است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به اوما تورمن، مینی درایور، آنتونی ادواردز، آلیس درامند، کری بیشی و استفانی اسزوستاک اشاره کرد.

جمله سازی با مادری

💡 چو از مادر جدا ماندی فنون مادری خواندی بزادی کودکانی چند زیباروی و سیمین‌تن

💡 شد زیر خار و خاره پنهان تنت سراپا نه مادری که سازد بهرت کفن مهیا

💡 شوهر کشیست، ای پسر، این دهر بچه‌خوار برگیر ازو تو مهر و مگیرش به مادری

💡 نه به خیال ما پدر، نی تو به فکر مادری غفلت او شد از چه ره یا سبب غرور تو

💡 آشنا کآزار یاران جست او بیگانه است مادری کآسیب طفلان خواست او مادندر است

شکوه یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز