مابین

فرهنگ معین

(بِ ) [ ع. ] (ق. ) وسط، میان، میانه.

فرهنگ عمید

در وسط، در میان، آنچه در میان است.

فرهنگ فارسی

وسط هر چیز، دروسط، درمیان، آنچه درمیان است
میان میانه: حسن..... باگام های بلند سوت زنان مابین مردمی که در آمد و شد بودند ناپدید گردید.

ویکی واژه

وسط، میان، میانه.

جمله سازی با مابین

بود او کامل المقصود بالعین حجابی عبد و حق را نیست مابین
چو لعل سفته مابین دو گوهر چو ماه طالع از برج دو پیکر
میانه هست میان تو و میان مهان چنانکه باشد مابین قاهر و مقهور
ساکنی ورنه چه مابین است و فرق از تو تا این گنبد گیتی‌نورد
وی مابین جنگ جهانی اول و دوم به‌طور تمام‌وقت به آهنگسازی روی آورد و آهنگ مشهور کنار تالاب آرام را در سال ۱۹۳۰ ساخت.
دلم از خطّ تبر ز بزنهار آمد نیرا خیمۀ مابین که بویرانه زدند