مأجور

 کلمه مأجور به معنای دریافت اجر و پاداش نیک است و به افرادی اطلاق می‌شود که به خاطر کارهای خوب و نیکو، پاداش معنوی یا مادی دریافت می‌کنند.

این واژه در متون دینی و فرهنگی به کار می‌رود و به اهمیت انجام کارهای نیک و تلاش در راه خیر اشاره دارد.

به عنوان مثال، در بسیاری از متون دینی، افرادی که در راه خدمت به دیگران و انجام کارهای نیکو تلاش می‌کنند، مأجور خوانده می‌شوند و وعده پاداش الهی برای آنها داده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

مأجور. [ م َءْ ] ( ع ص ) دارای اجر و پاداش نیک مخصوصاً آنکه اولاد وی مرده باشد. ( ناظم الاطباء ). اجر داده شده و ثواب داده شده. ( غیاث ). اجر داده شده. ( آنندراج ). پاداش داده شده. پاداش یافته. اجر گرفته. اجرت گرفته. مزد یافته. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا )

فرهنگ معین

( مأجور ) (مَ ) [ ع. ] (ص. ) دارای اجر و پاداش.

فرهنگ عمید

اجر داده شده، کسی که اجر و مزد گرفته.

فرهنگ فارسی

اجرداده شده، کسی که اجرومزدگرفته
( اسم ) اجرت گرفته مزد گرفته: نه مرا حاجتی ازو مقضی نه مرا طاعتی ازو ماجور. ( مسعود سعد.۲۶۹ ) جمع: ماجورین.
دارای اجر و پاداش نیک

ویکی واژه

دارای اجر و پاداش.

جملاتی از کلمه مأجور

خود گرچه به مادرش ستم خواهد رفتن لیکن تو دربن کار مصابستی و مأجور
گیرم که برآنچه کرد مأجور نگشت باری چو مطیع بود مأخوذ چراست
از میدان صبر میدان جهاد زاید. و جهاد باز کوشیدنست با نفس و با دیو و با دشمن. قوله تعالی: «و جاهدوا فی اللّه حق جهاده». و جهاد را سه رکنست: با دشمن بتیغ، و با نفس بقهر، و با دیو بصبر. مجاهدان بتیغ سه‌اند: کوشنده مأجور، و خسته مغفور، و کشته شهید. و مجاهدان با نفس سه‌اند: یکی می‌کوشد او از ابرار است، و یکی می‌یاود او از اوتادست، و سیم بازرسته او از ابدالست. و مجاهدان با دیو سه‌اند: یکی بعلم مشغول او از مقربانست، و یکی بعبادت مشغول او از صدیقانست، و یکی بزهد مشغول او از اولیایانست.
کسی را کش بود دولت مساعد بهر کاری بود محمود و مأجور
گر چنینی، هر کتابی را بخوان عاقبت، مأجوری خود را بدان
مرو مرو که ازین ره نمی رسی بثواب مکن مکن که ندارد چنین عمل مأجور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم