لگوری

لغت نامه دهخدا

لگوری. [ ل َ ] ( ص نسبی ) منسوب به لگور. || زن بدکاره حقیر و بی اعتبار.

فرهنگ معین

(لَ ) (ص. ) (عا. ) لقبی که به زنان بدکاره می دهند.

فرهنگ عمید

۱. فاحشه.
۲. زن پَست.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- عنوانی است تحقیر آمیز و دشنام گونه که به فاحشه های زشت و پست دهند و گاه نیز برای تحقیر فواحش خوش سر و وضع اطلاق کنند ۲- پست و پلید ( به زنان اطلاق کنند )

ویکی واژه

(عا.)
لقبی که به زنان بدکاره می‌د

جمله سازی با لگوری

زمان نیاز دارد، کل الگوریتم ساخت آرایهٔ پسوندی با این روش به
نوع دیگری از مرتب‌سازی هرمی با استفاده از درخت دکارتی انجام می‌شود که عنصر را تا زمانی که کلیدهای کوچکتر در دو طرف آن گره، درون خروجی مرتب شده قرار نگرفته باشند، درون هرم اضافه نمی‌کند. به این ترتیب اثبات می‌شود که الگوریتم برای ورودی‌هایی که از قبل تقریباً مرتب شده‌اند سریع‌تر از
ختم می‌شود و کار الگوریتم به پایان می‌رسد.
هش می‌کند. این کار پیچیدگی الگوریتم را به
به دلیل اینکه این الگوریتم به ترتیب راست به چپ روی ارقام عمل می‌کند و رقم‌های صفر فقط در صورتی که باعث تغییر مکان شوند نتیجه را تغییر می دهند، اضافه کردن صفر به اول یک رشته عددی محاسبات را تغییر نمی‌دهد. بنابراین، اجرای الگوریتم لان قبل و بعد از اضافه کردن چند رقم صفر به اول رشته نتیجه یکسانی خواهد داشت.