لطایف

لطایف به معنای نکته‌ها، ظرافت‌ها و زیبایی‌های خاصی است که در گفتار، نوشتار یا رفتار افراد وجود دارد. این واژه به ویژگی‌های زیبا و دلنشین اشاره دارد که می‌تواند شامل شوخی‌های ظریف، حکایات جذاب یا نکات آموزنده باشد. آن‌ها به نوعی به روحیه خلاق و هنری انسان‌ها ارتباط دارد و می‌تواند در ادبیات، هنر و حتی زندگی روزمره نمایان شود.

استفاده در ادبیات:

در ادبیات فارسی، لطایف به عنوان یک عنصر زیبا و جذاب در شعر و نثر به کار می‌رود. شاعران و نویسندگان با استفاده از آن، احساسات و افکار خود را به شیوه‌ای دلنشین و جذاب منتقل می‌کنند. این واژه به خصوص در آثار ادبی کلاسیک و معاصر فارسی به وفور دیده می‌شود.

نمونه‌ها:

لطایف ادبی: اشعار حافظ یا سعدی که با استفاده از زبان زیبا و لطیف، معانی عمیق و احساسی را به تصویر می‌کشند.

لطایف اجتماعی: نکته‌های ظریف و شوخی‌های ملایم که در مکالمات روزمره به کار می‌روند و باعث ایجاد فضایی شاد و دوستانه می‌شوند.

لغت نامه دهخدا

لطایف. [ ل َ ی ِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ لطیفة. لطائف. لطیفه ها. رجوع به لطیفه شود: ابوالمظفر رئیس غزنین نایب پدرش خواجه علی به پروان پیش آمد با بسیار خوردنیهای غریب و لطایف. ( تاریخ بیهقی ص 247 ). رسول آنجا رسید و پیغامها بر وجه نیک بگذارد و لطایف به حدی به کار آورد تا آن قوم رابه خوابی فروکرد. ( تاریخ بیهقی ص 691 ). و آن اطناب ومبالغت مقرون به لطایف و ارادات از داستان شیر و گاو اتفاق افتاده است. ( کلیله و دمنه ). ابوالفضل در لطایف ادب بارع تر بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ). سلطان برلطایف صنع باری و عواید کرم او شکر میگفت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 419 ). آن صحایف لطایف نگار و منشآت غرابت آثار. ( حبیب السیر ص 123 ). و رجوع به لطائف شود.

فرهنگ معین

(لَ یِ ) [ ع. لطائف ] (اِ. ) جِ لطیفه.

فرهنگ فارسی

جمع لطیفه
( اسم ) جمع لطیفه: ۱- چیزهای نیکو و نغز: ابوالمظفر رئیس غزنین - نایب پدرش خواجه علی - به پروان پیش آمد با بسیار خوردنیهای غریب و لطایف. ۲- گفتارهای نرم و مطبوع: رسول آنجا رسید و پیغامها بر وجه نیک بگزارد و لطایف بحدی بکار آورد تا آن قوم را بخوابی فرو کرد. ۳- دقایق نکات باریک: ابوالفضل در لطایف ادب بارع تر بود.
جمع لطیفه

جملاتی از کلمه لطایف

ای ز بزم تو با لطایف خلق پیشه ی گوش و دل شکر رفتن
سمنانی هنگام مسافرت خود به شیراز با حافظ دیدار کرد و هر دو با همدیگر راز و نیاز داشتند. در لطایف اشرفی که مجموعه سخنان سمنانی است، چندین جا از این ملاقات صحبت شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم