لاوصول

لغت نامه دهخدا

لاوصول. [ وُ ] ( ع ص مرکب ) ( از: لاء نفی + وصول )به معنی وامی که ادا نتواند شد. سوخت و سوخت شده.
- لاوصول شدن؛ سوخت شدن. لاوصول ماندن.

فرهنگ عمید

آنچه وصول نشود.

فرهنگ فارسی

آنچه ( مخصوصا واومی ) که وصول نشود.
وامی که ادانتواند شد

جمله سازی با لاوصول

تن را نبود سودی جان را نماند یاری با آن همه طلبکار این نسیه لاوصولست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال قهوه فال قهوه فال شمع فال شمع فال تک نیت فال تک نیت