قیام یا خیزش به معنای شورش خشونتآمیز علیه دولت است. فردی که در این راستا اقدام میکند، شورشی نامیده میشود. گروه شورشی، مجموعهای هماهنگ و آگاهانه است که هدف آن به دست آوردن کنترل سیاسی بر یک ایالت یا بخشی از دولت است. قیام معمولاً به شکل امتناع از اجرای دستورات مقامهای مستقر، مقاومت در برابر آنها و با هدف نفی حاکمیت یا اعتراض به موضوع خاصی صورت میگیرد. این عمل میتواند ناشی از احساس خشم و نارضایتی از وضعیت موجود باشد و به شکل عدم تسلیم یا اطاعت از مقام مسئول بروز کند. قیام میتواند به صورت فردی یا جمعی، به شکل صلحآمیز مانند نافرمانی مدنی، مقاومت مدنی و مقاومت غیرخشونتآمیز یا خشونتآمیز مانند تروریسم، خرابکاری و جنگ چریکی انجام شود.
قیام
لغت نامه دهخدا
- روز قیام؛ روز قیامت:
گیتی بمثل سرای کار است
تا روز قیام و نفخت صور.ناصرخسرو.- قیام باﷲ؛ استقامت داشتن در بقاء بعد از فنا و عبور کردن بر همه منازل و سیر کردن از اﷲ باﷲ. در اﷲ به بیرون آمدن از همه رسوم. شیخ گوید: ها در لفظ اﷲ دلالت دارد بر اینکه انتهای همه به غیب مطلق است. ( از تعریفات ).
- قیامت قیام؛ که برخاستنش قیامت بپا کند:
ماه چنین کس ندیدخوش سخن و خوش خرام
ماه مبارک طلوع سرو قیامت قیام.سعدی.- قیام قیامت؛ بپا شدن آن.
- قیام؛ بیداری از خواب غفلت و برخاستن از خواب عبرت در حال سیر الی اﷲ است. ( تعریفات ).
|| ( اِ ) قیام الامر؛ آنچه بدان قائم باشد و مایه درستی و آراستگی آن. گویند: فلان قوام اهله و قیام اهله. ( منتهی الارب ).و بهمین معنی است قول خدای تعالی: لاتؤتواالسفهاء اءَموالکم التی جعل اﷲ لکم قیاماً. ( منتهی الارب ). رجوع به قِوام شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جنبش، نهضت.
۳. (فقه ) ایستادن در نماز.
۴. [قدیمی، مجاز] نماز.
* قیام کردن: (مصدر لازم ) برخاستن، به پا خاستن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) ایستادن خاستن بپا خاستن ۲ - راست شدن کار ۳ - ( اسم ) ایستادگی.
قیوم
فرهنگ اسم ها
معنی: به پا خواستن
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
ویکی واژه
جملاتی از کلمه قیام
وز نکورویی چو شعر انوری راستی باید قیامت میکند
بمن رحمت کنی یوم القیامت ببخشی هم گناهم با ندامت
تو اسرار قیامت را ندانی ره دین و قیامت را چه دانی