قفلی

کلمه قفلی به چیزی اشاره دارد که مربوط به قفل یا قفل کردن است. به عبارت دیگر، قفلی به معنای چیزی است که قفل شده، بسته یا محکم شده است تا از باز شدن یا دسترسی جلوگیری شود. این واژه برای توصیف درها، صندوق‌ها، کمدها یا هر چیز دیگری به کار می‌رود که با استفاده از قفل بسته شده تا امنیت آن حفظ شود. از نظر لغوی، این واژه شکل وصفی واژه قفل است و بیانگر حالت قفل شدن یا چیزی که تحت قفل قرار دارد می‌باشد.

در زبان محاوره‌ای و اصطلاحی فارسی، این کلمه گاهی به صورت استعاری به کار می‌رود و می‌تواند به معنی چیزی که قفل شده یا بسته است، اما در معنایی فراتر از آن، یعنی وضعیتی که در آن دسترسی، تغییر یا پیشرفت امکان‌پذیر نیست نیز به کار می‌رود. به همین ترتیب، در برخی محاورات، قفلی می‌تواند به معنای قفل ذهنی یا عدم توانایی در باز کردن یا درک چیزی نیز استفاده شود.

در صنعت و تکنولوژی، این واژه به ابزار یا مکانیزمی گفته می‌شود که وظیفه آن قفل کردن یا ایمن نگه داشتن یک وسیله است. قفلی‌ها انواع مختلفی دارند؛ از قفل‌های ساده مکانیکی گرفته تا قفل‌های الکترونیکی پیشرفته. این ابزارها برای حفاظت از اموال، اطلاعات و فضاهای خصوصی اهمیت بسیار دارند و نقش کلیدی در امنیت فیزیکی ایفا می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

قفلی. [ ق ُ ] ( اِخ ) حمادبن ابی حنیفه. از راویان است. لقب رجالی وی قفلی است. ( ریحانة الادب ج 3 ص 316 ).

جملاتی از کلمه قفلی

مالک ز محکمیش زند بر در جحیم قفلی به تنگ‌درزی مشت بخیل نیست
قفلی بُوَد میل و هوا؛ بنهاده بر دل‌های ما. مفتاح شو؛ مفتاح را دندانه شو؛ دندانه شو.
ما را درین زندان غم من بعد نتوان داشتن بندی مگر بر پا نهد، قفلی مگر بر در زند
دل دیوانه عشاق چو شد خانه راز قفلی از عقل و خرد بر در این خانه زدند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ای چینگ فال ای چینگ فال تک نیت فال تک نیت