کلمهی «قاب قوسین» در فارسی و عربی به معنای «مقدار دو کمان» است. این معنی اصلی و لغوی، نشاندهندهی اندازهای مشخص است که در گذشته برابر با فاصله بین دو کمان یا دو سر یک کمان بوده است. در قرآن کریم، این اصطلاح در آیه «فکان قاب قوسین او ادنی» آمده و منظور فاصله پیامبر (ص) با جبرئیل هنگام نزول وحی است. در متون عرفانی، «قاب قوسین» نمادی از مقام بلند و نزدیکی به خداست؛ جایی که تقابل میان اسماء الهی و دوگانگیهای موجود در جهان آشکار میشود. برای عرفا، این مقام نشاندهندهی ارتباط روحانی و اتحاد با حق است و گاهی با مفاهیمی مانند فناء محض و از بین رفتن دوگانگیها همراه است. همچنین در شعر و ادب کلاسیک، «قاب قوسین» گاهی به معنی نزدیکی، صمیمیت یا ارتفاع مقام به کار رفته است.
قاب قوسین
لغت نامه دهخدا
به قاب قوسین آن را برد خدای که او
سبک شمارد در چشم خویش وحشت غار.ابوحنیفه اسکافی.از طاعت بر شد به قاب قوسین
پیغمبر ما از زمین بطحاء.ناصرخسرو.با تو قرب قاب قوسین آنگه افتد عشق را
کز صفات خود به بعدالمشرقین مانی جدا.خاقانی.رنگ زلفت بس شب معراج من
قاب قوسینم دو ابروی تو بس.خاقانی.قاب قوسین او در آن اثنا
از دنی رفت سوی او ادنی.نظامی.ببین ای هفت ساله قرة العین
مقام خویشتن در قاب قوسین.نظامی.فرس بیرون جهاند از کل کونین
علم زد بر سریر قاب قوسین.نظامی.سردار رسل امام کونین
سلطان سریر قاب قوسین.سلمان ساوجی.|| در تداول عامه فارسی زبانان، قاب قوسین درآمدن؛ سخت نزار بودن که همه استخوانها برجسته نماید. سخت لاغر بودن بطوری که همه استخوانها از زیر پوست دیده شود.
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
مقدار دو کمان بقدر دو کمان و بعضی گفته اند قاب مابین قبض وسیه است.
دانشنامه آزاد فارسی
در قرآن، اصطلاحی که در آیۀ ۷ـ ۹ سورۀ نجم، در بیان فاصلۀ پیامبر (ص) با جبرئیل هنگام نزول وحی ذکر شده است. به گفتۀ بسیاری از لغویان «قاب» به معنی مقدار و اندازه است و در عربستان قدیم برای اندازه گیری، از وسایلی که دستیاب بود (مانند نیزه و کمان)، استفاده می شد؛ از این رو فاصلۀ بین پیامبر و جبرئیل به هنگام فرودآمدن وحی اندازۀ دو کمان یا به قول برخی مفسران «به اندازۀ دو سر یک کمان» یاد شده است. این اصطلاح بیانگر نزدیکی حضرت پیامبر (ص)، به مقام قرب الهی است. قاب قوسین در عرفان مقام قرب اسمائی نام دارد، به اعتبار تقابل بین اسماء در امر الهی که دایرة الوجود نام دارد. این اصطلاح در ادبیات عرفانی اسلامی هم وارد شده است.
ویکی واژه
کنایه از: قرب و نزدیکی.
جمله سازی با قاب قوسین
آن دو ابرو مصحف آیات حسن ایزدیست قاب قوسین اینچنین باشد برصاحب نظر
از صدف گشت برون در یتیمی که زقدر قاب قوسین یکی قطره اش از صد دریاست
به چشم و ابروی مازاغ و قاب قوسینش به لطف آیت کبری به کشف آن اسرار
از آن شراب که بر مصطفی شب معراج بقاب قوسین نوشاند خالق اکبر