طنین

در شعر و ادبیات فارسی، طنین به عنوان یک مفهوم زیبا و شاعرانه به کار می‌رود، شاعران از آن برای توصیف صداهای خوشایند یا تأثیرگذار استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، در اشعار شاعران بزرگی چون خاقانی و مولوی و … این واژه به عنوان نمادی از زیبایی و تأثیر صداها به کار رفته است.

معانی و توضیحات

آواز مگس یا پشه: در لغت به صدای مگس یا پشه اشاره دارد، این صدا معمولاً به وزوز و بانگ این حشرات مربوط می‌شود.

صدای گوش: در عرف پزشکی، طنین به صدایی اشاره دارد که به گوش انسان می‌رسد اما از منبع خارجی نیست. این نوع صدا ممکن است ناشی از مشکلاتی در گوش باشد و به صورت وزوز یا زنگ در گوش احساس شود.

آوازهای طبیعی: این کلمه همچنین به صداهای طبیعی مانند وزش باد، حرکت درختان، یا صداهای دیگر اشاره دارد. این صداها ممکن است به صورت غیرمستقیم و از طریق محیط اطراف شنیده شوند.

در موسیقی: طنین به کیفیت و رنگ صدا (timbre) اشاره دارد. در این زمینه، هر صدا دارای هارمونیک‌ها و ویژگی‌های خاص خود است که باعث می‌شود صدای یک ساز با ساز دیگر متفاوت باشد.

در فیزیک: در اصطلاح فیزیک، طنین صوت به ترکیب اصوات اصلی و فرعی اشاره دارد. این مفهوم در بررسی آکوستیک و کیفیت صداها اهمیت دارد.

لغت نامه دهخدا

طنین. [ طَ ] ( ع اِ ) آواز مگس. ( منتهی الارب ). بانگ مگس. ( منتخب اللغات ) ( مهذب الاسماء ). آواز کردن مگس. ( تاج المصادر ). وزوز. بانگ پشه. ( مهذب الاسماء ). بانگ گوش. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). آواز گوش. ( منتخب اللغات ). بانگ تشت. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). آواز طشت و طاس. ( منتخب اللغات ). بانگ طنبور. ( مهذب الاسماء ). بانگ بط و جز آن.( منتهی الارب ). آواز کردن بط. ( تاج المصادر ). بانگ پنگان. ( منتهی الارب ). بانگ کردن رویینه و مس. ( زوزنی ). و صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد، در لغت صدای مگس باشد. و در عرف پزشکی، آوازی است که بگوش آدمی رسد ولی نه از خارج. و فرق بین طنین و دوی آنست که آهنگ طنین تیزتر و لطیفتر و صدای دوی، نرمتر و ستبرتر است.کذا فی بحر الجواهر: و اندر دماغ آوازها افتد همچون آواز حرکت درختان یا آواز جلاجل یا آواز آسیا و مانند آن، و این آوازها را بتازی طنین و دوی گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و علاج طنین و دوی و آوازهاء دروغین شنیدن. ( ذخیره خوارزمشاهی ). بیخ حنظل رااندر روغن بجوشانند و بگوش اندر چکانند، آوازها که اندر گوش افتاده باشد برود، و آن آوازها را به تازی طنین گویند و دوی نیز گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
زبان مرغان خواهی طنین چرخ شنو
در سلیمان جوئی به صدر خواجه شتاب.خاقانی.مرا ز هاتف همت رسد بگوش خطاب
کزین رواق طنینی که میرود دریاب.خاقانی.اشکمش گفتی جواب بی طنین
که اباد اﷲ کید الکافرین.مولوی.کیمیاسازان گردون را ببین
بشنو از میناگران هر دم طنین.مولوی.کی از طنین ذبابی پلنگ راست زیان
کی از حنین حبابی نهنگ راست خطر.قاآنی.- طنین الاذن؛ الریح فی الاذن.
- طنین ذوالاربع؛ در سامعه سه قسمت میشود، دو قسمت در نسبت 89 که آنها را طنینی گویند و «ط» علامت آنست، و یک قسمت را که کوچکتر است درنسبت 2021 بقیه نامند.
- طنین صوت؛ ( اصطلاح فیزیک ) عبارتست از طرز ترکیب اصوات اصلیه با اصوات فرعیه.

فرهنگ معین

(طَ ) [ ع. ] ۱ - (مص ل. ) بانگ کردن مگس، ناقوس و... ۲ - (اِ. ) بانگ، صدا. ۳ - نوسانات فرعی صدا، پژواک.

فرهنگ فارسی

آوازمگس یاپشه، صداکردن ناقوس وزنگ ومانند آن، دراصطلاح فیزیک: نوسانهای فرعی صوت
۱ - ( مصدر ) آواز کردن ( مگس بط ). ۲ - طرز ترکیب اصوات با اصوات فرعی یا طنین گوش. وزوز گوش و صدای ناراحت کننده ای که در گوش بر اثر التهاب پرده گوش عارض شود.

فرهنگ اسم ها

اسم: طنین (دختر) (عربی) (طبیعت) (تلفظ: tanin) (فارسی: طنين) (انگلیسی: tanin)
معنی: انعکاس صوت، پژواک، حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ است، خوش آهنگی، حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ باشد

جملاتی از کلمه طنین

عفوش نپرسد ار ز کسی بنگرد خلاف شاهین نترسد ار مگسی برکشد طنین
فریادهای مکرر بیماران که در بیمارستان طنین انداز می‌شد،کامرون یا بسیاری از همکارانش را در تلاش برای تغییر الگوی کامل سوژه‌هایشان منصرف نکرد.
در زمان اکران، فیلم به دلیل حمایت آشکار از انتقام خیابانی و حمایت از مجازات نامحدود مجرمان مورد انتقاد قرار گرفت. همچنین این فیلم یک موفقیت تجاری بود و در بین مردم ایالات متحده که در طول دهه ۱۹۷۰ با افزایش نرخ جرم و جنایت مواجه بودند، طنین انداز شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم