فحاش

فحاش به معنای فردی است که به طور مداوم و متداول به دشنام‌گویی و زشت‌گویی می‌پردازد. این شخص معمولاً در مکالمات خود از الفاظ رکیک و توهین‌آمیز استفاده می‌کند و به نوعی به بدزبانی مشهور است. در واقع، فحاشی نه تنها به معنای بیان کلمات ناپسند است، بلکه به رفتارهایی اشاره دارد که در آن فرد از حد و حدود ادب و احترام خارج می‌شود و به دیگران آسیب می‌زند. این نوع رفتار می‌تواند ناشی از خشم، عدم کنترل بر احساسات یا حتی عادت‌های اجتماعی باشد. به طور کلی، فحاشی یک ویژگی منفی است که می‌تواند در روابط اجتماعی اثرات مخربی به جا بگذارد و موجب ایجاد تنش و درگیری در میان افراد شود.

لغت نامه دهخدا

فحاش. [ ف َح ْ حا ] ( ع ص ) مرد فحش گوی. ( منتهی الارب ). مؤنث آن فحاشة است. ( اقرب الموارد ). زشتگوی. ( ربنجنی ). آنکه دشنام بسیار گوید. بدزبان. دهن دریده.آنکه در جواب از حد درگذرد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(فَ حّ ) [ ع. ] (ص. ) بدزبان، ناسزاگو.

فرهنگ عمید

بسیاربدخو و ناسزاگو، بددهن، فحش دهنده.

فرهنگ فارسی

بسیاربدخووناس اگو، بدزبان وفحش گو
( صفت ) آنکه دشنام گوید فحش گوی.

ویکی واژه

بدزبان، ناسزاگو.

جمله سازی با فحاش

فحاش‌ لله اگر چون خط و رخت داند کسی بنفشهٔ سیراب و لالهٔ نعمان
آتش خشمت بریزد آب روی ایمن مباش آب جوی است آب رویت در نظر فحاش را
پس پیشه ما هرزه درآئی نبود پس حرفه ما تهمت و فحاشی نیست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال شمع فال شمع فال تک نیت فال تک نیت فال ای چینگ فال ای چینگ