غیبت کردن

غیبت کردن به دو معنی متفاوت به کار می‌رود که در زیر به توضیح هر یک می‌پردازیم:

حاضر نشدن در جایی

غیبت کردن در این معنا به عدم حضور فرد در یک مکان یا جمع اشاره دارد. این ممکن است به دلایل مختلفی از جمله مشکلات شخصی، بیماری، یا عدم تمایل به شرکت در یک رویداد خاص باشد. غیبت در محیط‌های اجتماعی، آموزشی یا کاری می‌تواند تأثیرات منفی بر روابط بین فردی و همچنین بر فعالیت‌های گروهی داشته باشد. برای مثال، غیبت یک دانش‌آموز در کلاس می‌تواند به عقب‌افتادگی او در یادگیری مطالب منجر شود و غیبت یک کارمند در محل کار ممکن است به کاهش بهره‌وری تیم و افزایش بار کاری دیگر همکاران منجر شود.

پشت سر کسی حرف زدن

در این معنا غیبت کردن به بیان نظرات یا انتقادات درباره فردی در غیاب او اشاره دارد. این کار به عنوان یک عمل منفی در نظر گرفته می‌شود، به ویژه زمانی که شامل پخش شایعات یا صحبت‌های ناپسند باشد. غیبت کردن می‌تواند به آسیب به شهرت فرد و ایجاد حس بی‌اعتمادی در روابط اجتماعی منجر شود. این نوع غیبت نه تنها بر فردی که درباره‌اش صحبت می‌شود تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند روابط بین کسانی که در مورد او صحبت می‌کنند را نیز تحت تأثیر قرار دهد و باعث ایجاد تنش و اختلاف شود.

تصویر معنی غیبت کردن

لغت نامه دهخدا

غیبت کردن. [ غ َ / غ ِ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غایب شدن. ناپدید شدن. حاضر نشدن. رجوع به غَیبَت شود. || بد گفتن در پشت سر کسی. بدی و عیب کسی را در غیاب او گفتن. بدگویی کردن از کسی در غیاب وی. از پس مردم بد گفتن. ( ترجمان القرآن علامه جرجانی تهذیب عادل ). زشت یاد. ( فرهنگ اسدی ). غیبَة. غَیبَة.اغتیاب. ( ترجمان القرآن علامه جرجانی تهذیب عادل ) ( تاج المصادر بیهقی ). اِشخاص. اِسقاء. ( تاج المصادر بیهقی ). اِفراش. ( منتهی الارب ). رجوع به غیبَة، غَیبَةو مجموعه مترادفات ص 258 شود: و غوغا و عامه در سخن و غیبت کردن او [ عثمان ] آمدند. ( مجمل التواریخ و القصص ). که مرا دشمن میدارد و که مرا غیبت میکند و که بمن بد میگوید؟ ( تذکرة الاولیاء عطار ).
مکن پیش دیوار غیبت بسی
بود کز پسش گوش دارد کسی.سعدی ( بوستان ).کند هرآینه غیبت حسود کوته دست
که در مقابله گنگش بود زبان مقال.سعدی ( بوستان ).واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن
در حضورش نیز میگویم نه غیبت میکنم.حافظ.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بد گفتن پشت سر کسی بدگویی کردن از کسی در غیاب وی.

جملاتی از کلمه غیبت کردن

سفیان ثوری را پرسیدند از قول پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ اِنَّ اللّهَ یُبْغِضُ اَهْلَ الْبَیْتِ اللَّحِمینَ. معنی خبر آنست که خدای دشمن دارد اهل خانۀ را که اندرو گوشت بسیار بود گفت آنرا خواست که مردمانرا غیبت کنند که غیبت کردن، گوشت مسلمان خوردن باشد.

درجه چهارم: معصیتی است که در آن رنج خلق باشد، چون ظلم و گواهی به دروغ و حکم به میل و هجاکردن در شعر و غیبت کردن و تخلیط کردن میان مردمان. از این قوم اعراض کردن و با ایشان درشتی کردن سخت نیکو بود و دوستی داشتن با ایشان سخت مکروه بود و به درجه حرامی برسد در ظاهر فتوی که این در ضبط تکلیف نیاید.